با گذشت چندین ماه از سال 99 شاهد سردرگمی کارجویان در انتخاب، استخدام و همچنین کلافگی کارفرمایان در انتخاب محدود درخواست ها نسبت به سال های گذشته هستیم.
در حالی که کارجو در دو راهی تن دادن به استخدام با نرخ های پایین و توقعات بی انتهای کارفرما! یا پیوستن به جرگه فعالین در حوزه های نامرتبط با تخصص خود به سر می برد، در آنسوی میز کارفرما سردرگم در میان چند برگ رزومه که اغلب یا ناقص هستند یا بعد از تماس درخواست حقوقی معادل یک مدیر عامل را دارند مواجه می شود!
از طرفی شاهد آمار بالای درخواست های جذب نیرو هستیم و از طرفی با بی میلی نیروی کار مواجه می شویم.به راستی علت(های) فاصله بین انتخاب طرفین چیست؟

آیا شما به عنوان کارجو از هزینه های بالاسری از قبیل بیمه و مالیات و مخارج روزانه برای روشن نگاه داشتن چراغ یک بنگاه اقتصادی خبر دارید؟

آیا شما به عنوان کارفرما مخارج یک زندگی معمولی را می دانید؟!آیا متعهد به پرداخت دیون قانونی کارمندان خود هستید؟
اینها تنها مشکلات ابتدایی و اولیه یک رابطه کاری به حساب می آیند…

تا زمانی که ما خود برای رفع و درک مشکلات به صورت متقابل گامی برنداشته ایم، نه قانون و نه قانون گزار نمی توانند این فاصله را از چرخه اشتغال حذف کنند!

رؤیایی به نام بورس!

حتما در چند وقت گذشته اسم بورس به گوش شما خورده، یا با افرادی مواجه شده اید که تا چندی پیش در پست های مختلف و البته مرتبط با تخصص و دانش آکادمیک خود مشغول به کار بوده اند اما در حال حاضر همراه یک لپ تاب مشغول به خرید و فروش در بازار معاملات بر خط هستند.

با هر کدام که وارد بحث می شوید در بین تحلیل ها و نگرش های گوناگون از بازار سرمایه تنها یک جمله مشترک و یک تفکر واحد دارند و آن چیزی نیست جز “کدام کارفرما اینچنین پولی می دهد؟”

بله!

بدون شک ماهیت این سوال، خود پاسخ بسیاری از اتفاقات اخیر در چرخه اشتغال می باشد.اما نکته قابل تامل اینجاست؛

انتخاب مسیر پیشرفت تنها و تنها از راه تخصص می گذرد، زمان می خواهد و پشتکار.

جاب تو جاب، سامانه #استخدام و #کاریابی #مهندسین
هیچکس بیکار نیست!

نظر خود را بنویسید