در تمام پروژه های صنعتی و عمرانی، در تمام نقاط دنیا و در تمام مراحل اجرا ایمنی یک اولویت و یک شرط بی چون و چرا می باشد!
در دروس و آموزش های دانشگاهی و آزمون های ورود به حرفه مهندسان همواره صحبت از رعایت مفاد و تبصره های مصوب در آیین نامه مبحث دوازدهم مقررات ملی ساختمان مطرح می باشد و کمتر صحبت از آيين نامه حفاظتي كارگاههاي ساختماني در میان است.
در مقاله استخدام مهندس ایمنی به اهمیت و اولویت این نیروی تخصصی و با اهمیت اشاره کرده ایم.
دوست و همکار عزیز :
چنانچه شما به عنوان ناظر، مسئول و کارشناس ایمنی و یا سرپرست اجرا در یک پروژه مشغول به فعالیت یا ارائه خدمات می باشید موظف به
- آگاهی و اطلاع از تمامی نکات
- رعایت و اجرای دقیق این آیین نامه هستید.
و همچنین در صورت بروز حادثه و تعقیب قضایی برای دفاع از نوع عملکرد در شرایط حاکم بر اجرای پروژه می توانید به صورت یک سند و یک منبع موثق قانونی به این آیین نامه مراجعه نمایید.
در بسیاری از مفاد مبحث دوازدهم مقررات ملی ساختمان به صورت مستقیم به مراجعه و مطالعه این آیین نامه اشاره شده است.
متن پیش رو آخرین ویرایش آيين نامه حفاظتي كارگاههاي ساختماني منتشر شده توسط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.
شما را به مطالعه، رعایت و ترویج ایمنی در تمامی مراحل اجرا دعوت می کنیم.
پیروز و سربلند باشید
آيين نامه حفاظتي كارگاههاي ساختماني
فصل اول – هدف، دامنه شمول و تعاريف
الف – هدف:
هدف از تدوين اين آييننامه پيشگيري از حوادث منجر بهصدمات و خساراتجانيو مالي در عملياتساختماني و تامين ايمني و حفاظت نيرويانساني شاغل در كارگاههايساختماني است.
ب – دامنه شمول
مقررات اين آيين نامه به استناد ماده 85 قانون كار جمهوري اسلامي ايران تدوين و در مورد كليه كارگاههاي ساختماني لازم الاجرا است.
ج – تعريف صاحب كار در كارگاه ساختماني
صاحب كار شخصي است حقيقي يا حقوقي كه مالك يا قائم مقام قانوني مالك كارگاه ساختماني بوده و انجام يك يا چند نوع از عمليات ساختماني را به يك يا چند پيمانكار محول مينمايد و يا خود راساً يك يا تعدادي كارگر را در كارگاه ساختماني متعلق به خود برطبق مقررات قانون كار بكاري گمارد كه در حالت دوم كارفرما محسوب ميگردد.
د – تعريف كارفرما در كارگاه ساختماني
كارفرما در كارگاه ساختماني شخصي است حقيقي يا حقوقي كه يك يا تعدادي كارگر را در كارگاه ساختماني برطبق مقررات قانون كار و به حساب خود بكار ميگمارد اعم از اينكه پيمانكار اصلي، پيمانكار جزء و يا صاحب كار باشد.
هـ – تعريف مهندس ناظر
مهندس ناظر شخصي است حقيقي يا حقوقي كه برطبق قانون نظام مهندسي و كنترل ساختمان داراي پروانه اشتغال به كار مهندسي از وزارت مسكن و شهرسازي است و در حدود صلاحيتخود، مسئوليتنظارت برتمام ياقسمتي ازعملياتساختمانيرا برعهده ميگيرد.
و – تعريف حادثه ناشي از كار
حادثه ناشي از كار به استناد ماده 60 قانون تامين اجتماعي حادثهاي است كه در حين انجام وظيفه و به سبب آن براي كارگر اتفاق ميافتد و موجب صدماتي برجسم و روان وي ميگردد. حوادثي كه براي كارگر در حين اقدام به منظور نجات ساير افراد حادثه ديده در كارگاه و مساعدت به آنان روي ميدهد نيز حادثه ناشي از كار محسوب ميگردد.
ز – تعريف شخص ذيصلاح
شخص ذيصلاح از لحاظ اين آيين نامه شخصي است كه داراي پروانه اشتغال به كار مهندسي يا كارداني از وزارت مسكن و شهرسازي و يا پروانه مهارت فني از سازمان آموزش فني و حرفهاي وزارت كار و امور اجتماعي در رشته مربوطه باشد.
فصل دوم – مقررات كلي
ماده 1: قبل از شروع عمليات ساختماني بايد پروانهها و مجوزهاي لازم توسط مالكان و صاحبان كار از مراجع ذيربط قانوني اخذ گردد.
ماده 2: قبل از شرع عمليات ساختماني مربوط به تاسيس كارگاههاي جديد يا توسعه كارگاههاي موجود، بايد طبق ماده 87 قانون كار، نقشههاي ساختماني و طرحهاي مورد نظر از لحاظ پيش بيني در امر حفاظت فني و بهداشت كار براي اظهار نظر و تاييد به واحد كار و امور اجتماعي محل ارايه گردد.
ماده 3: مسئوليت اجراي مقررات اين آيين نامه براساس مواد 91 و 95 قانون كار برعهده كارفرماست.
ماده 4: هرگاه صاحب كار اجراي كليه عمليات ساختماني از ابتدا تا پايان كار را كلاً به يك پيمانكار محول نمايد، پيمانكار مسئول اجراي مقررات اين آيين نامه در كارگاه خواهد بود.
ماده 5: هرگاه صاحب كار اجراي قسمتهاي مختلف عمليات ساختماني خود را به پيمانكاران مختلف محول نمايد، هر پيمانكار در محدوده پيمان خود، مسئول اجراي مقررات اين آيين نامه خواهد بود و پيمانكاراني كه به طور همزمان در يك كارگاه ساختماني مشغول فعاليت هستند، بايد در اجراي مقررات مذكور با يكديگر همكاري نمايند و صاحب كار مسئول ايجاد هماهنگي بين آنها خواهد بود.
ماده 6: هرگاه پيمانكار اصلي اجراي قسمتهاي مختلف عمليات ساختماني را به پيمانكار يا پيمانكاران ديگر محول نمايد، هر پيمانكار جزء در محدوده پيمان خود مسئول اجراي مقرات اين آيين نامه بوده و پيمانكار اصلي مسئول نظارت و ايجاد هماهنگي بين آنها خواهد بود.
ماده 7: هرگاه مهندسان ناظر در ارتباط با نحوه اجراي عمليات ساختماني ايراداتي مشاهده نمايند كه احتمال خطر وقوع حادثه را در برداشته باشد، بايد فوراً مراتب را همراه با راهنماييها و دستورالعملهاي لازم، كتباً به كارفرما يا كارفرمايان مربوطه اطلاع داده و رونوشت آن را به واحد كار و امور اجتماعي محل و مرجع صدور پروانه ساختمان تسليم نمايند. كارفرما موظف است فوراً كار را در تمام يا قسمتي از كارگاه كه مورد ايراد و اعلام خطر واقع شده متوقف و كارگران را از محل خطر دور و اقدامات مقتضي در مورد رفع خطر بعمل آورد.
ماده 8: كارفرما بايد وقوع هرگونه حادثه ناشي از كار منجر به فوت يا نقص عضو را كتباً و در اسرع وقت و قبل از آنكه علايم و آثار حادثه از بين رفته باشد، به واحد كار و امور اجتماعي محل اطلاع دهد.
ماده 9: كارفرما بايد وقوع هرگونه حادثه ناشي از كار را ظرف مدت سه روز اداري به شعبه سازمان تامين اجتماعي محل اطلاع دهد و نسبت به تكميل و ارايه فرم ويژه گزارش حادثه اقدام نمايد.
ماده 10: كارگاه ساختماني بايد به طور مطمئن و ايمن محصور و از ورود افراد متفرقه و غيرمسئول به داخل آن جلوگيري بعمل آيد. همچنين نصب تابلوها و علايم هشدارنده كه در شب و روز قابل رويت باشد، در اطراف كارگاه ساختماني ضروري است.
ماده 11: قرار دادن و انبار كردن وسايل كار، مصالح ساختماني و نخالههاي ساختماني در معابر عمومي مجاز نيست و چنانچه انجام اين امر براي مدت موقت و محدود اجتنابناپذير باشد، بايد با شرايط زير اقدام گردد.
الف – مجوز لازم از مرجع صدور پروانه ساختمان و ساير مراجع ذيربط و مسئول اخذ گردد.
ب – نحوه قرار دادن، چيدن يا ريختن اين وسايل و مصالح و انتخاب مكان آن به ترتيبي باشد كه حوادث براي عابران و وسايل نقليه بوجود نياورد و در اطراف آن نردههاي متحرك و وسايل كنترل مسير و همچنين تابلوها و علايم هشدار دهنده كه در شب و روز از فاصله مناسب قابل رويت باشد، نصب گردد.
ماده 12: براي جلوگيري از سقوط مصالح ساختماني و ابزار كار بر روي كارگران و افرادي كه در محوطه كارگاه ساختماني از مجاوز ساختمان دردست تخريب، احداث و يا تعمير و بازسازي عبور مينمايند، بايد يك سرپوش حفاظتي با عرض و استحكام كافي از شبكه فلزي يا از جنس الوار چوبي با شرايط زير در ديواره اطراف ساختمان نصب گردد.
الف – سرپوش حفاظتي بايد با توجه به ارتفاع و وضعيت ساختمان چنان طراحي و ساخته شود كه در اثر ريزش مصالح و ابزار كار بر روي آن هيچگونه خطري متوجه افرادي كه از زير آن عبور مينمايند، نگردد.
ب – زاويه سرپوش حفاظتي را نسبت به سطح افقي ميتوان بين 30 تا 45 درجه به سوي ساختمان اختيار نمود.
ماده 13: احداث راهرو سرپوشيده موقتي در امتداد معبر عمومي مجاور كارگاه ساختماني در موارد زير ضروري است:
الف – چنانچه فاصله ساختمان دردست تخريب از معبر عمومي كمتر از 40 درصد ارتفاع اوليه آن باشد.
ب – در صورتي كه فاصله ساختمان دردست احداث يا تعمير و بازسازي كمتر از 25 درصد ارتفاع نهايي آن باشد.
ج – در مواردي كه فاصله ساختمان دردست تخريب، احداث يا تعمير و بازسازي از معابر عمومي بيش از حد نصابهاي مقرر در بندهاي الف و ب باشد، اما با توجه به شرايط و مقتضيات خاص، به نظر بازرس كار يا مرجع صدور پروانه ساختمان يا مهندس ناظر، راهرو سرپوشيده موقتي ضروري تشخيص داده شود.
ماده 14: راهروهاي سرپوشيده موضوع ماده 13 بايد داراي شرايط زير باشند:
الف – ارتفاع راهرو سرپوشيده نبايد كمتر از 5/2 متر و عرض آن نيز نبايد كمتر از 5/1 متر و يا عرض پياده روي موجود باشد.
ب– راهرو بايد فاقد هرگونه مانع بوده و داراي روشنايي لازم طبيعي يا مصنوعي دائميباشد.
ج – سقف راهرو بايد توانايي تحمل حداقل 700 كيلوگرم بر مترمربع فشار را داشته باشد. به علاوه ساير قسمتهاي آن نيز بايد تحمل بار مربوط و فشار مذكور را داشته باشد.
د – سقفراهرو بايد از الوار به ضخامت حداقل 5سانتيمتر ساختهشده و الوارها طوري در كنار هم قرارگرفتهباشند كه از ريزش مصالح ساختماني به داخل راهرو جلوگيري بعمل آيد.
هـ – اطراف بيروني سقف راهرو بايد به وسيله ديواره شيب داري از چوب يا شبكه فلزي مقاوم محصور باشد. زاويه اين حفاظ را نسبت به سقف ميتوان بين 30 تا 45 درجه به طرف خارج اختيار نمود.
و – در صورتي كه راهرو داراي درهاي جانبي براي ورود و خروج مصالح و نخالههاي ساختماني و غيره باشد، اين درها بايد همواره بسته باشند، مگر در موارد مذكور كه بايد مراقبت كافي بعمل آيد.
ماده 15: كليه پرتگاهها و دهانههاي باز در قسمتهاي مختلف كارگاه ساختماني و محوطه آن كه احتمال خطر سقوط افراد را در بردارند، بايد تا زمان محصور شدن يا پوشيدن شدن نهايي و يا نصب حفاظها، پوششها و نردههاي دائم و اصلي، به وسيله نردهها يا پوششهاي موقت به طور محكم و مناسب حفاظت گردند.
ماده 16: نرده حفاظتي موقت موضوع ماده 15 بايد داراي شرايط زير باشد:
الف – ارتفاع آن در مورد راه پلهها و سطوح شيب دار حداقل 75 سانتيمتر و در ساير موارد حدافل 90 سانتيمتر باشد.
ب – در فواصل حداكثر 2 متر، داراي پايههاي عمودي محكم باشد.
ج – در اجزاء آن قسمتهاي تيز و برنده وجود نداشته باشد.
ماده 17: پوشش حفاظتي موقت موضوع ماده 15 بايد داراي شرايط زير باشد:
الف – در مورد دهانههاي باز با ابعاد كمتر از 45 سانتيمتر، تخته يا الوارهاي چوبي با قطر حداقل 5/2 سانتيمتر.
ب – در مورد دهانههاي باز با ابعاد بيشتر از 45 سانتيمتر، تخته يا الوارهاي چوبي با قطر حداقل 5 سانتيمتر.
ماده 18: در مواردي كه احتمال سقوط و ريزش مصالح و ابزار كار از روي جايگاهها و سكوهاي كار يا لبه پرتگاهها و دهانههاي باز وجود داشته باشد،بايد نسبت به نصب پاخورهاي چوبي به ضخامت حداقل 5/2 سانتيمتر و ارتفاع 15 سانتيمتر اقدام شود.
ماده 19: چنانچه قبل از زدن سقفهاي دائم، نياز به ايجاد سكوي كار در محل باشد، بايد از الوارهايي با ضخامت 5 و عرض 25 سانتيمتر كه در كنار هم محكم به يكديگر بسته و متصل شده باشند، استفاده شود.
ماده 20: براي جلوگيري از خطر برق گرفتگي و كاهش اثرات زيان آور ميدانهاي الكترومغناطيسي ناشي از خطوط برق فشار قوي، بايد مقررات مربوط به حريم خطوط انتقال و توزيع نيروي برق، در كليه عمليات ساختماني و نيز در تعيين محل احداث بناها و تاسيسات، رعايت گردد.
ماده 21: قبل از شروع عمليات ساختماني در مجاورت خطوط هوايي برق فشار ضعيف، بايد مراتب به اطلاع مسئولان و مراجع ذيربط رسانده شود تا اقدامات احتياطي لازم از قبيل قطع جريان، تغيير موقت يا دائم مسير يا روكش كردن خطوط مجاور ساختمان با مواد مناسب از قبيل لولههاي پلي اتيلن يا شيلنگهاي لاستيكي و غيره انجام شود.
ماده 22: كليه هاديها، خطوط و تاسيسات برقي در محوطه و حريم عمليات ساختماني بايد برقدار فرض شود، مگر آنكه خلاف آن ثابت گردد.
ماده 23: كليه كارگران كارگاههاي ساختماني بايد مجهز به كلاه و كفش ايمني باشند.
همچنين در صورتيكه شرايط و نوع كار اقتضاء نمايد، ساير وسايل حفاظت فردي از قبيل دستكش حفاظتي، عينك و نقاب حفاظتي، ماسك تنفسي حفاظتي، چكمه و نيم چكمه لاستيكي، كمربند ايمني، طناب مهار و طناب نجات مطلق ضوابط آيين نامه وسايل حفاظت انفرادي بايد در اختيار كارگران قرار داده شود.
فصل سوم – ماشين آلات و تجهيزات ساختماني
ماده 24: كليه رانندگان يا اپراتورهاي ماشين آلات و تجهيزات ساختماني بايد آموزشهاي لازم در مورد نحوه كار با اين وسايل را طبق قوانين و مقررات مربوطه فرار گرفته و داراي پروانه مهارت فني يا گواهي نامه ويژه از مراجع ذيربط باشند.
ماده 25: بكار بردن ماشين آلات و تجهيزات ساختماني در نزديكي خطوط انتقال نيروي برق بايد با رعايت مواد 20 و 21 صورت گيرد.
ماده 26: قسمتهاي مختلف دستگاهها و وسايل بالابر بايد طبق برنامه ذيل مورد بازديدهاي دورهاي يا معاينه فني و آزمايش قرار گيرند.
الف – بازديد روزانه كليه لوازم بستن و بلند كردن بار از قبيل قلابها، اتصالات، كابلها، زنجيرهها و غيره، از نظر فرسودگي، شكستگي و هر نوع عيوب ظاهري ديگر، توسط اپراتور و مسئول دستگاه.
ب – بازديد فني كليه قسمتهاي دستگاه، هفتهاي يك بار، توسط شخص متخصص يا مسئول فني دستگاه و ارايه گزارش به سرپرست مربوطه.
ج – معاينه فني و آزمايش كليه قسمتهاي دستگاه توسط اشخاص متخصص و صدور گواهينامه اجازه كار هر سه ماه يك بار و همچنين قبل از استفاده براي اولين بار و يا پس از هرگونه جابجايي و نصب در محل جديد.
ماده 27: كليه تعميرات اساسي و تعويض قطعات و لوازم اصلي كه بر روي دستگاه بالابر انجام ميشود، بايد در دفتر ويژهاي ثبت و توسط متخصص مربوطه امضاء گردد. اين دفتر همراه با گواهينامههاي اجازه كار موضوع بند ج ماده 26،بايد نزد مالك و كارفرماي دستگاه نگاهداري و در هنگام لزوم ارايه گردد.
ماده 28: كليه قسمتهاي تشكيل دهنده دستگاهها و وسايل بالابر و اجزاء آنها بايد با رعايت اصول و قواعد فني و طبق استانداردها و ضرائب اطمينان مندرج در «آيين نامه حفاظتي وسايل حمل و نقل و جابجا كردن مواد و اشياء در كارگاهها» طراحي، محاسبه و ساخته شده و توسط اشخاص ذيصلاح نصب، تنظيم و آماده به كار شوند.
ماده 29: حداكثر ظرفيت بار مجاز و همچنين سرعت كار مطمئن هر وسيله بالابر بايد بر روي لوحهاي نوشته و در محل مناسبي بر روي دستگاه نصب و مفاد آن دقيقاً رعايت گردد.
ماده 30: قلاب دستگاهها و وسايل بالابر بايد داراي شرايط زير باشد:
الف – مجهز به شيطانك يا ضامن باشد تا مانع جدا شدن اتفاقي بار از آن گردد.
ب–حداكثر باري كهميتوان بهوسيله آن بلندنمود، بهطور واضح بر روي آن حك شده باشد.
ج – در صورتي كه نوع كار ايجاب نمايد، مجهز به دستگيره مناسبي باشد كه بتوان آن را در حالت تعليق، تغيير مكان داده و در وضع مناسب قرار داد.
ماده 31: ميزان حداكثر مجاز بار بدون خطر زنجيرها، كابلها و ساير وسايل بلند كردن و بستن بار بايد بر روي پلاك فلزي درج و به آنها متصل باشد.
ماده 32: دستگاههاي بالابر ثابت از قبيل جرثقيلهاي برجي (Tower Cranes) و وينچها بايد به طور مطمئن در محل نصب خود مهار گرديده و وزنههاي تعادل آنها متناسب با حداكثر ميزان حمل بار محاسبه و درنظر گرفته شود. در مورد جرثقيلهاي برجي، استحكام و مقاومت زمين محل استقرار دستگاه قبل از شروع عمليات نصب و مونتاژ بايد مورد بررسي قرار گيرد. هم چنين نحوه مهار اين دستگاهها بايد به ترتيبي باشد كه در مقابل حداكثر نيروي باد و طوفان در محل، مقاومت كافي داشته باشند.
ماده 33: هر دستگاه بالابر علاوه بر اپراتور يا راننده، بايد داراي يك نفر كمك اپراتور يا علامت دهنده نيز باشد. اين شخص بايد در مورد نحوه علامت دادن با دستها يا وسايل هشدار دهنده و نوع علايم مشخصه و يكنواخت، آموزش لازم را ديده باشد. در مواردي كه به علت محدود بودن ميدان ديد اپراتور و يا هرگونه شرايط و موقعيتهاي خاص، به بيش از يك نفر علامت دهنده نياز باشد، بايد علايم حركت فقط توسط يكي از آنها كه نفر اصلي است، داده شود. اما در عين حال اپراتور بايد از علامت توقفي كه در موارد خطر توسط هر كدام از آنان داده ميشود، تبعيت نمايد.
ماده 34: مسير حركت و محل استقرار جرثقيلها و ديگر وسايل بالابر بايد قبلاً به طور دقيق بازديد و بررسي شود تا در موقع حركت و كار، خطري از طريق برخورد با سيم و كابلهاي برق يا تاسيسات و بناهاي موجود و يا سقوط در محلهاي حفاري شده و غيره، متوجه اپراتور، كارگران و افراد ديگر نشود.
ماده 35: از روي معابر و فضاهاي عمومي مجاور كارگاه ساختماني نبايد هيچ باري به وسيله دستگاههاي بالابر عبور داده شود و چنانچه انجام اين كار اجتناب ناپذير باشد، بايد اين معابر و فضاها با استفاده از وسايل مناسب محصور، محدود و يا مسدود گرديده و هم چنين علايم هشداردهنده موثر از قبيلتابلوها،پرچمهاي مخصوص يا چراغهاي چشمكزن بكاربرده شود.
ماده 36: به رانندگان يا اپراتورهاي دستگاهها و وسايل بالابر نبايد كار ديگري ارجاع شود. همچنين افراد مزبور در هنگام روشن بودن دستگاه و يا آويزان بودن بار، مجاز به ترك و رها كردن دستگاه نميباشند.
ماده 37: راننده يا اپراتور دستگاه بالابر و افراد كمكي و علامت دهنده، در هنگام انجام وظيفه، حق خوردن، آشاميدن و استعمال دخانيات را ندارند.
ماده 38: به هيچ وجه نبايد اجازه داده شود كه كارگران بر روي بار مورد حمل سوار شوند و يا براي جابجا شدن از وسايل بالابر استفاده نمايند.
ماده 39: در هنگام بهره برداري از جرثقيلهاي سيار موتوري بايد دقت شود كه جكها به طور صحيح استفاده و در محل مناسب استقرار يابند.
ماده 40: در هنگام باد، طوفان و بارندگي شديد، بايد از كار كردن با دستگاهها و وسايل بالابر خودداري شود.
ماده41:كابين راننده يا اپراتور ماشينآلات راهسازي و ساختماني بايدداراي شرايطزير باشد:
الف – به ترتيبي باشد كه راننده يا اپراتور را در برابر شرايط جوي و گرد و غبار محافظت نموده و نيز ميدان ديد كافي براي او تامين نمايد.
ب – كليه شيشههاي درها و پنجرهها از نوع مقاوم و نشكن باشند.
ج – داراب ركاب و دستگيرهاي باشد كه راننده يا اپراتور بتواند به راحتي و با ايمني كامل سوار و پياده شود.
د – پله و ركاب ترجيحاً مشبك و پنجرهاي باشد تا گل و لاي بر روي آن متراكم نشده و باعث لغزش پاي راننده و اپراتور نگردد. ضمناً از آلوده شدن آن به روغن، گريس يا ساير مواد لغزنده بايد جلوگيري بعمل آيد.
ماده 42: در مواردي كه ميدان ديد راننده يا اپراتور ماشين آلات راه سازي و ساختماني محدود باشد، وجود يك نفر كمك يا علامت دهنده الزامي است.
ماده 43: راننده يا اپراتور قبل از ترك ماشين آلات راه سازي و ساختماني بايد دستگاه را ترمز و در صورت وجود تيغه يا باكت يا خاكبردار، آن را پايين آورده و بر روي زمين قرار داده و دستگاه را خاموش نمايد.
ماده 44: در شرايطي كه به دليل سستي بستر يا ازدياد شيب آن، تعادل دستگاه خاكبرداري به خطر افتد، نبايد آن را به كار انداخت يا مورد استفاده قرار داد.
ماده 45: هنگامي كه ماشين آلات راه سازي و ساختماني در حال كار هستند، ورودي افراد به داخل شعاع عمل آنها بايد ممنوع گردد.
ماده 46: ماشين آلات راه سازي و ساختماني را نبايد شبها در حاشيه جادههاي عمومي متوقف نمود. چنانچه در موارد خاص، اين كار اجتناب ناپذير گردد، بايد اطراف آنها با وسايل مناسب هشدار دهنده از قبيل پرچم قرمز، علايم شبرنگ، چراغ قرمز چشمك زن و غيره، محدود و علامت گذاري شود.
ماده 47: استفاده از ماشين آلات راه سازي و ساختماني در غير از موضوع تعريف شده ممنوع ميباشد.
ماده 48: در هنگام حركت بيل مكانيكي، باكت يا خاك بردار آن بايد خالي از بار باشد، همچنين بوم آن بايد در جهت حركت قرار گيرد.
ماده 49: در موقع تعمير باكت يا خاك بردار بيل مكانيكي يا لودر با تعويض ناخنهاي آن، بايد آن را قبلاً در محل خود محكم نمود تا از حركت ناگهاني آن و ايجاد حادثه جلوگيري بعمل آيد.
ماده 50: از تيغههاي بولدوزر نبايد به عنوان ترمز استفاده شود، مگر در مواردي استثنايي و اضطراري.
ماده 51: در كارگاههايي كه از ماشين آلات خاك برداري و يا وسايل نقليه موتوري ويژه حمل و جابجايي مصالح ساختماني استفاده ميشود، بايدراههاي ورود و خروج ايمن و مناسب براي آنها ايجاد و نسبت به نصب علايم خطر و هشدار دهنده مناسب اقدام گردد.
ماده 52: در بارگيري و تخليه وسايل نقليه موتوري ويژه حمل و جابجايي مصالح ساختماني بايد نكات زير مورد توجه قرار گيرد:
الف – وزن تقريبي مصالح بار شده از ظرفيت مجاز وسيله نقليه تجاوز ننمايد.
ب – ارتفاع بار از ديوارههاي اطاق بارگيري تجاوز ننمايد و در مواردي كه نوع و وضعيت بار به ترتيبي باشد كه اين امر اجتناب ناپذير گردد، بايد به وسيله كابل فلزي يا طناب مناسب نسبت به مهار آن به طور مطمئن و ايمن اقدام شود.
ج – مصالحي از قبيل آجر، سنگ و غيره بايد به وسيله برزنت يا توريهاي محكم پوشيده و محفوظ شوند، مگر آنكه ارتفاع بار از ارتفاع ديوارههاي اطاق بارگيري كمتر باشد، در مورد مصالح ريزدانه پوشش بار الزامي است.
د – در هنگام بار زدن قطعات و مصالح سنگين و حجيم از قبيل تيرآهن، قطعات ساخته شده اسكلتهاي فلزي، لولههاي بزرگ و غيره، بايد طوري روي هم چيده شوند كه هنگام تخليه بار و باز كردن ديوارههاي اطاق بارگيري، از لغزش آنها بر روي هم و ايجاد حادثه پيشگيري بعمل آيد. هم چنين نحوه بارگيري و توزيع قطعات مذكور در اطاق بارگيري بايد به ترتيبي باشد كه مركز ثقل كاميون را به يك سمت آن متوجه نساخته و تعادل آن در هنگام حركت حفظ شود.
هـ – در بارگيري و تخليه قطعات و مصالح سنگين و حجيمبايد ازوسايلمكانيكياستفاده شود.
و – در موقع باززدن مواد ومصالحي از قبل شن، ماسه، سنگ، آجر، خاك، نخاله و ضايعات ساختماني به وسيله لودر و بيل مكانيكي و يا قطعات و مصالح سنگين و حجيم به وسيله جرثقيل،بايد سرنشينان وسيله نقليه آنرا ترك و تا پايان بارگيريدرمحلمناسبيمستقر شوند.
ز – در هنگام بارگيري يا تخليه نقليه موتوري، بايد علاوه بر استفاده از ترمز دستي، از موانع مناسب از قبيل بلوكهاي چوبي نيز براي جلوگيري از حركت اتفاقي و مهار وسايل مذكور استفاده شود.
ح – در مواردي كه كار تخليه و بارگيري در محيطهاي بسته انجام ميشود، بايد تهويه لازم و كافي صورت گيرد. در غير اين صورت بايد موتور وسيله نقليه خاموش شود.
ماده 53: دهانههاي سيلوهاي مصالح ساختماني و قيف تغذيه كننده تراك ميكسر و پمپ بتن بايد به وسيله چند ميله عمود بر هم حفاظ گذاري شوند تا از سقوط افراد به داخل آنها جلوگيري بعمل آيد.
ماده 54: كف توقفگاه ماشين آلات سنگين ساختماني و وسايل نقليه موتوري ويژه حمل و جابجايي مصالح ساختماني بايد داراي شرايط زير باشد:
الف – هموار و حتي الامكان قابل شستشو باشد.
ب – از استحكام كافي برخوردار باشد تا در هنگام زدن جك در زير ماشين آلات و وسايل نقليه موتوري، از در رفتن جك و ايجاد حادثه جلوگيري بعمل آيد.
ج – مجاري مناسبي در آن پيش بيني شده باشد تا در صورت ريزش يا نشت مواد سوختي، مواد مذكور به چالهها و مخازن قابل تخليه هدايت گردند.
فصل چهارم – وسايل دسترسي موقت (داربست و نردبان)
بخش اول – داربست
تعريف: داربست ساختاري است موقتي شامل يك يا چند جايگاه، اجزاي نگاهدارنده، اتصالات و تكيه گاهها كه در حين اجراي هرگونه عمليات ساختماني به منظور دسترسي به بنا و حفظ و نگاهداري كارگران يا مصالح در ارتفاع، مورد استفاده قرار ميگيرد.
مقررات كلي داربستها
ضرورت استفاده از داربست و صلاحيت افراد ذيربط
ماده 55: در كليه عمليات ساختماني كه امكان انجام آنها از روي زمين يا كف طبقات ساختمان و يا با استفاده از نردبان به طور ايمن و بدون خطر امكان پذير نباشد، بايد از داربست استفاده شود.
ماده 56: برپا كردن، پياده كردن و دادن تغييرات اساسي در داربستها بايد تحت نظارت شخص ذيصلاح و به وسيله كارگراني كه در اين گونه كارها تجربه كافي دارند انجام گيرد.
كيفيت اجزاي داربست
ماده 57: اجزاي داربستها و كليه وسايلي كه در آن بكار ميرود بايد از مصالح مناسب و مرغوب، طوري طراحي، ساخته و آماده شوند كه واجد شرايط ايمني كار براي كارگران بوده و توانايي تحمل چهار برابر بار مورد نظر را داشته باشند.
ماده 58: قطعات چوبي كه در ساخت داربستها بكار ميروند بايستي از كيفيت مرغوبي برخوردار بوده و الياف بلندي داشته باشند. همچنين عاري از هرگونه عيوب و بدون گره، پوسته، كرم خوردگي و پوسيدگي و نيز رنگ نشده باشند.
ماده 59: تختهها و الوارهايي كه در داربست بكار برده ميشوند، بايد در برابر ترك خوردگي محافظت گردند.
ماده 60: وسايلي كه براي ساخت داربستها بكار ميروند بايستي در شرايط خوبي در انبار نگاهداري شوند و از وسايل نامناسب جدا گردند.
ماده 61: از طنابهاي ليفي در مكانيهايي كه احتمال آسيب ديدگي اينگونه طنابها وجود دارد، نبايد استفاده شود.
ماده 62: طنابهايي كه با اسيدها يا مواد خورنده و فرساينده ديگر در تماس بودهاند، يا معيوبند نبايد بكار گرفته شوند.
ماده 63: ميخهايي كه براي اتصال اجزاء داربست چوبي بكار برده ميشوند، بايد به اندازه مناسب و تعداد كافي باشند و تا انتها به طور كامل كوبيده شوند نه اينكه نيمه كاره كوبيده شده وسپس خم گردند. هم چنين در داربست نبايد ميخهاي چدني به كار برده شود.
پايداري و استحكام داربست
ماده 64: داربستها بايستي با ضريب اطميناني تا چهار برابر حداكثر بارگيري طراحي شده و به طور ايمن مهار گردند.
ماده 65: بجز داربستهاي مستقل، هر داربستي بايد در فاصلههاي مناسب، در دو جهت عمودي و افقي محكم به ساختمان مهار شود.
ماده 66: هر سازه و هر وسيلهاي كه به عنوان تكيه گاه و جايگاه كار مورد استفاده قرار ميگيرد، بايد طبق اصول فني ساخته شده و پايه محكمي داشته باشد و با مهاربندي مناسبي استوار گردد.
ماده 67: پايههاي داربست بايد به طور مطمئن و محكم مهار شود تا مانع نوسان و جابجايي و لغزيدن داربست گردد.
ماده 68: در داربستهاي مستقل حداقل يك سوم تيرهاي حامل جايگاه، تا پياده شدن كامل داربست بايد در جاي خود باقي بمانند و برحسب مورد به تيرهاي افقي يا به تيرهاي عمودي به طور محكم بسته شوند.
ماده 69: هرگز نبايد براي تكيه گاه داربست يا ساخت آن از آجرهاي لق، بشكه، جعبه يا مصالح نامطمئن ديگر استفاده شود.
ماده70: بخشهاي فلزي داربست بايد فاقد تركخوردگي، رنگزدگي يا عيوب ديگر باشند.
ماده 71: هر يك از بخشهاي داربست بايد طوري متصل و مهاربندي شوند كه در حين استفاده از داربست جابجا نشوند.
بازرسي و كنترل داربست
ماده 72: داربست بايد در موارد زير توسط شخص ذيصلاح مورد بازديد و كنترل قرار گيرد تا از پايداري، استحكام و ايمني آن اطمينان حاصل و گواهي كتبي صادر گردد.
الف – قبل از شروع به استفاده از آن.
ب – پس از هرگونه تغييرات، تعويض اجزاء و يا ايجاد وقفه طولاني در استفاده از آن.
ج – پس از قرار گرفتن در معرض باد، طوفان، زلزله و غيره كه استحكام و پايداري داربست مورد ترديد باشد.
ماده73: هيچ بخشي از داربست را نبايد پيادهكرد وداربست را درحالتي بجا گذاشت كه بتوان از بخشهاي باقيمانده استفادهنمود. مگرآنكه بخش بجامانده منطبق بااينمقررات باشد.
ماده 74: اگر قسمتي از داربست احتياج به تعمير داشته باشد، نبايد قبل از رفع نقص و تعمير داربست به كارگران اجازه كار كردن بر روي آن داده شود.
ماده 75: بعد از اتمام كار روزانه، بايد كليه ابزار و مصالح از روي داربست برداشته شود.
ماده 76: در موقع پياده كرده داربست بايد مراقبت لازم بعمل آيد كه كليه ميخها از قطعات پياده شده چوبي، كشيده شوند.
استفاده از داربست
ماده 77: در طول مدت استفاده از داربست بايد دائماً نظارت شود تا بار بيش از اندازه و مصالح ساختماني غير لازم روي آن قرار داده نشود.
ماده 78: تا آنجا كه امكان دارد بار روي داربست بايد به طور يكنواخت توزيع گردد، تا از عدم تعادل خطرناك داربست جلوگيري شود.
ماده 79: از داربستها نبايد براي انبار كردن مصالح ساختماني استفاده شود مگر مصالحي كه براي كوتاه مدت و انجام كار فوري مورد نياز باشد.
ماده 80: در مواقعي كه هوا طوفاني است و باد شديد ميوزد كار بايد متوقف گردد تا آنكه تمام احتياطهاي لازم اتخاذ شود.
ماده 81: در مواردي كه روي جايگاه داربست برف يا يخ وجود داشته باشد كارگران نبايد روي آن كار كنند، مگر آنكه قبلاً برف يا يخ از روي جايگاهها برداشته شده و روي آنها ماسه نرم ريخته شود.
ماده 82: در قسمتهايي از كابل يا طناب داربست كه احتمال بريدگي يا سائيدگي ميرود بايد با تعبيه بالشتك از آن محافظت شود.
ماده 83: هنگامي كه در مجاورت خطوط نيروي برق احتياج به نصب داربست باشد، اين كار بايد با رعايت مواد 20 و 21 انجام شود.
نصب دستگاههاي بالابر روي داربست
ماده84: هرگاه لازمشود روي داربست دستگاه بالابر نصبگردد بايدمواردزير رعايت گردد:
الف – بخشهاي متشكله داربست به دقت بازرسي شوند و در صورت لزوم به نحو مناسبي به مقاومت آن افزوده شود.
ب – از حركت و جابجايي تيرهاي افقي داخل ديواري جلوگيري شود.
ج – پايههاي عمودي به طور محكمي به بخش مقاوم ساختمان و در محلي كه دستگاه بالابر بايد نصب گردد، متصل و مهار شوند.
ماده 85: هرگاه بهنگام بالا يا پايين رفتن بار امكان برخورد آن با داربست وجود داشته باشد بايد براي جلوگيري از گير كردن بار به داربست، سرتاسر ارتفاع آن در مسير حركت بار، با نردههاي عمودي پوشيده شود.
جايگاه كار
ماده 86: كليه داربستهايي بايد داراي تعداد كافي جايگاه كار باشند.
ماده 87: هيچ بخشي از جايگاه كار نبايد بر روي آجرهاي لق، لولههاي آب، دودكش و ساير مصالح غيرمطمئن و نامناسب قرار گيرد.
ماده 88: از جايگاه داربست زماني بايد استفاده شود كه ساخت آن به اتمام رسيده و وسايل حفاظتي لازم به طور مناسب نصب شده باشد.
ماده 89: عرض جايگاه كار بايد با نوع كار مناسب باشد و در هر بخش آن گذرگاه بازي به عرض حداقل 60 سانتيمتر بدون هرگونه مانع فراهم گردد.
ماده 90: در هيچ موردي عرض جايگاه كار نبايد از اندازههاي زير كمتر باشد:
الف – 60 سانتيمتر، اگر جايگاه فقط براي عبور اشخاص به كار ميرود.
ب – 80 سانتيمتر ، اگر از جايگاه براي قرار دادن مصالح ساختماني استفاده ميشود.
ج-110سانتيمتر، اگر از جايگاهبراي نگاهداري جايگاه يا سكوي بلندترديگرياستفاده ميشود.
د – 130 سانتيمتر، اگر از جايگاه براي نصب يا شكل دادن به سنگهاي نماي ساختمان استفاده ميشود.
هـ – 150 سانتيمتر، اگر از جايگاه هم براي نگاهداري سكوي بلندتر ديگر و هم براي نصب و شكل دادن به سنگهاي نماي ساختمان استفاده ميشود.
ماده 91: به طور كلي عرض جايگاهي كه با تيرهاي داخل ديواري نگاهداري ميشود، نبايد از 150 سانتيمتر بيشتر باشد.
ماده 92: يك فضاي خالي بالا سري، حداقل به ارتفاع 180 سانتيمتر بايد بالاي جايگاه كار درنظر گرفته شود.
ماده 93: جايگاه هر داربست بايد حداقل يك متر پايينتر از منتهي اليه تيرهاي عمودي قرار گيرد.
ماده 94: الوارهايي كه جزيي از جايگاه كار به شمار ميآيند بايد داراي شرايط زير باشند:
الف – بادرنظر گرفتن فاصله بين تيرهاي تكيه گاه جايگاه، ضخامت آنها ايمني لازم را تامين نمايد. درهيچ موردي ضخامت الوارها از50سانتيمتر كمتر نبوده و ضخامتها مساوي باشند.
ب – عرض آنها با هم مساوي و حداقل 25 سانتيمتر باشد.
ماده 95: هر الوار كه جزيي از جايگاه كار به شمار ميآيد نبايد بيش از 4 برابر ضخامت آن از انتهاي تكيه گاه تجاوز نمايد.
ماده 96: الوارها نبايد روي همديگر قرار گيرند تا خطر برخورد پاي كارگران به لبه الوارها و افتادن آنان به حداقل كاهش يابد و نيز جابجايي چرخهاي دستي به آساني صورت گيرد.
ماده 97: الوارهايي كه جزء سكوي كار بشمار ميآيند، بايد حداقل با سه تكيه گاه نگاهداري شوند، مگر آن كه فاصله بين تكيه گاهها و ضخامت الوارها به اندازهاي باشد كه خطر شكم دادن بيش از حد و يا بلند شدن سر ديگر تخته در بين نباشد.
ماده 98: جايگاههاي كار بايد به شيوهاي ساخته شوند كه الوارهاي تشكيل دهنده آنها، هنگام استفاده جابجا نشوند.
ماده 99: هر سكو يا جايگاه كه بيش از 2 متر بالاي زمين يا كف قرار دارد بايد داراي تختهبندي نزديك بهم باشد تا هيچ نوع ابزار، لوازم كار و مصالح از لاي آنها بهپايين سقوط ننمايد. ضمناً استقرار تختهها در امتداد همديگر بشكلي باشد كه برخورد پا به لبه آنها ممكن نگردد.
حفاظ گذاري جايگاههاي كار
ماده 100: هر بخشي از جايگاه كار يا محل كاري كه بلندي آن بيش از 120 سانتيمتر باشد و امكان سقوط از روي آن وجود داشته باشد، بايد داراي جان پناه با شرايط زير باشد:
الف – حفاظ از جنس مرغوب و مناسب و داراي استحكام كافي باشد.
ب – نرده بالايي بين 90 تا 110 سانتيمتر بالاي سطح جايگاه قرار گيرد.
ج – براي جلوگيري از سرخوردن كارگران و يا افتادن مصالح ساختماني و ابزار كار از روي جايگاه، پاخوري در لبه باز جايگاه به بلندي 15 سانتيمتر و ضخامت حداقل 5/2 سانتيمتر نصب شود.
د – نرده مياني بين پاخور و نرده بالايي قرار داده شود.
هـ – حتي الامكان سرپوش مناسب حفاظتي در لبه خارجي جايگاهها نصب گردد.
ماده 101: حفاظهاي نردهاي و پاخورهاي لبه جايگاه داربست بايد در سوي داخلي ستون عمودي مهار شوند.
ماده 102: نردهها، پاخورها و وسايل ديگر حفاظتي كه در جايگاه داربست بكار رفتهاند، نبايد از جاي خود برداشته شوند مگر در زماني و در حدي كه براي ورود اشخاص، حمل يا جابجايي مصالح ساختماني لازم است.
ماده103: جايگاههايداربستهاي معلقبايد از هر سو داراي حفاظ نردهاي و پاخورباشند، اما:
الف – اگر كار به نحوي باشد كه نتوان حفاظ را با شرايط بند ب ماده 100 نصب نمود، ارتفاع حفاظ طرف ديوار را ميتوان 70 سانتيمتر اختيار نمود.
ب – اگر كارگران روي سكو يا جايگاه به طور نشسته كار ميكنند، نصب حفاظ و پاخور سمت ديوار الزامي نيست ولي در اين حالت جايگاه بايد مجهز به طناب، كابل يا زنجيرهايي باشد تا كارگران در صورت سر خوردن بتوانند از آن به عنوان دستگيره استفاده نمايند.
ماده 104: فاصله بينديوار وجايگاه بايد تا حد امكان كم باشد. مگر در مواردي كهكارگران روي جايگاه به طور نشسته كار ميكنند كه در اين حالت فاصله بين ديوار و جايگاه را ميتوان حداكثر 45 سانتيمتر اختيار نمود.
مقررات ويژه داربستهاي فلزي لولهاي
مقررات كلي
ماده 105: داربستهاي فلزي لولهاي بايد داراي شرايط زير باشند:
الف – از مواد مناسبي مانند لولههاي فولادي يا فلز مشابهي كه استقامتي نظير فولاد دارد، ساختار شده باشند.
ب – استحكام كافي براي نگاهداري بار مورد نظر با ضريب اطمينان چهار داشته باشند.
ماده106: تمام قطعات عمودي و افقي داربستهاي فلزي لولهاي بايد به طور مطمئني به همديگر متصل شوند.
ماده 107: لولههايي كه در داربستهاي فلزي لولهاي بكار ميروند، بايد مستقيم و عاري از زنگزدگي، خوردگي، قرشدگي، و ساير معايب باشند.
ماده 108: سرهاي انتهايي لولههاي فلزي بايد صاف باشند تا در مواقع افزايش ارتفاع داربست، نقاط اتكا و اتصال، كاملاً روي همديگر قرار گيرند.
ماده 109: لولهها بايد به اندازه و با مقاومت مناسب براي باري كه ميبايد تحمل نمايند، اختيار شوند، و در هيچ مورد قطر خارجي آنها كمتر از 5 سانتيمتر نباشد.
پايههاي عمودي
ماده 110: پايهها در داربستهاي فلزي لولهاي بايد هميشه در وضعيت عمودي نگاهداري شوند و محل استقرار آنها روي زمين از استقامت كافي برخوردار بوده و حتي الامكان از كفشكهاي فلزي با سطح اتكاء مناسب برخوردار باشد.
ماده 111: اتصالات در پايههاي عمودي بايد به طريق زير باشند:
الف – به تيرهاي افقي يا ساير قطعات مقاوم كه مانع جابجايي آنها شود، اتصال داده شوند.
ب – به تناوب طوري بسته شوند كه اتصالات مجاور در يك سطح نباشند.
ماده 112: فواصل بين پايههاي عمودي نبايد از اندازههاي زير تجاوز نمايد:
الف – 8/1 متر براي كارهاي سنگين با قابليت تحمل 350 كيلوگرم بر مترمربع.
ب – 3/2 متر براي كارهاي سبك با قابليت تحمل 125 كيلوگرم به مترمربع.
تيرهاي افقي
ماده 113: تيرهاي افقي بايد حداقل تا 3 پايه عمودي ادامه داشته و به طور مطمئن به هر پايه عمودي متصل باشند.
ماده 114: اتصالات بين تيرهاي افقي بايد به پايههاي عمودي بسته شده و در طبقات مختلف مستقيماً روي هم قرار نگيرند.
ماده 115: فاصله عمودي بين تيرهاي افقي نبايد از 2 متر تجاوز نمايد.
ماده 116: زماني كه جايگاههاي كار از جاي خود برداشته ميشوند، كليه تيرهاي افقي بايد براي حفظ پايداري داربست در محل خود باقي بمانند.
دستكها
تعريف: دستكها بخشي از داربست هستند كه بر روي آنها جايگاه كار قرار دارد. در داربستهايي كه فقط داراي يك رديف پايه هستند، يك سر دستكها در داخل ديوار قرار ميگيرند، اما در داربستهاي كه به وسيله دو رديف پايه برپا ميشوند، هر دو سر دستكها بر روي تيرهاي افقي قرار داده ميشوند.
ماده 117: در داربستهاي فلزي لولهاي يك دستك بايد كنار هر پايه عمودي قرار گيرد.
ماده118: طول هركدام از دستكها درداربستهاي فلزيلولهاي نبايد از5/1مترتجاوز نمايد.
ماده119: فاصله دستكها براي كارهاي سنگين در داربستهاي فلزي لولهاي نبايد از 90 سانتيمتر و براي كارهاي نيمه سنگين از 115 سانتيمتر تجاوز نمايد.
ماده 120: در حالتي كه يك سر دستكهاي داربست به ديوار ساختمان تكيه دارند، بايد حداقل 10 سانتيمتر در داخل ديوار فرو روند.
مهار كردن داربست
ماده 121: داربست بايد به طور مطمئني به ديوار ساختمان مهار شود و نحوه اتصال لولههاي مهار بايد به ترتيب زير باشد:
الف – لولههاي مهار در نقاط برخورد پايهها با تيرهاي افقي به داربست بسته شوند.
ب – انتهاي ديگر لولههاي مهار به بدنه ساختمان به طور محكم بسته شوند.
ج – اولين، آخرين و يكي در ميان از پايهها به وسيله لولههايي به ساختمان مهار شوند.
اتصالات
ماده 122: مفاصل و اتصالات داربستهاي فلزي لولهاي بايد:
الف – از جنس فولاد چكش خوار و غيرقابل خورد شدن يا از مواد مشابهي با همان مشخصات و استقامت باشند.
ب – به وسيله قفل و بست يا بوشن و يا سه راهي و چهارراهي بر روي سرتاسر قطعات، به سطوح اتكاء مورد استفاده متصل گردند، به نحوي كه اتصالات هرز نبوده و حركت و لرزش نداشته باشند.
ماده 123: اتصالات نبايد باعث تغيير شكل در لولهها شده و يا خود تغيير شكل يابند.
ماده 124: اتصالات داراي پيچ و مهره بايد تا آخرين دندانه كاملاً پيچ و سفت شوند.
داربستهاي معلق با راه اندازي دستي
ماده 125: تيرهاي پيش آمده بايد:
الف – داراي مقاومت و سطح مقطع كافي براي تامين استحكام و پايداري داربست باشند.
ب – به طور عمودي به نماي خارجي ساختمان نصب گردند.
ماده 126: بخش پيش آمده اين تيرها از ساختمان بايد به گونهاي باشد كه در زماني كه جايگاه كار (پلات فورم) در حالت آويزان ثابت مانده، فاصله جايگاه از نماي خارجي ساختمان از 30 سانتيمتر بيشتر نباشد مگر در موارد استثنايي كه در ماده 104 به آن اشاره شده است.
ماده 127: تيرهاي پيش آمده بايد به وسيله پيچ يا وسايل مشابه به طور مطمئني به اجزاء اصلي ساختمان متصل و مهار شوند.
ماده 128: پيچهاي مهار بايد به خوبي سفت شوند و به طور مطمئني تيرهاي پيش آمده را به اسكلت و بدنه ساختمان متصل سازند.
ماده 129: در مواقعي كه تيرهاي پيش آمده با كيسههاي شن يا وزنههاي تعادل مهار ميشوند، وسايل فوق بايد به طور اطمينان بخشي به تيرهاي پيش آمده بسته شوند.
ماده 130: در انتهاي هر يك از تيرهاي پيش آمده يا هر يك از تيرآهنهاي حمال بايد پيچهاي متوقف كننده نصب شود.
ماده 131: طنابهاي آويز بايد:
الف – از الياف مرغوب طبيعي يا مصنوعي يا سيم فولادي تشكيل شوند.
ب – حداقل داراي ضريب اطمينان 10 براي رشتهها و فيبرها و ضريب اطمينان 6 براي سيم فولادي باشند.
ماده 132: طنابهاي آويز بايد دور پوليها و قرقرههاي مناسبي جمع شوند تا جايگاه بتواند به راحتي و به طور اطمينان بخشي بالا و پايين برود.
ماده133: طنابهايآويز بايد بهطور مناسبي در مقابل سائيدگي و خوردگي محافظت شوند.
ماده 134: طول جايگاههاي كار (پلات فورمهاي) داربستهاي معلق با راه اندازي دستي نبايد از 8 متر و عرض آنها از 60 سانتيمتر تجاوز نمايد.
ماده 135: جايگاههاي كار بايد:
الف – به وسيله دو يا چند طناب يا زنجير آويزان باشند، به طوري كه بيش از 5/3 متر از يكديگر فاصله نداشته باشند.
ب – به وسيله نردههايي كه بر روي ركابهاي فلزي تكيه دارند، محافظت شده و اين ركابها به طنابها و زنجيرههاي آويز متصل شوند.
ماده136: درهيچ زماني طنابمياني نبايدبيشتر از هريك از دوطناب كناري آن كشيدهشود.
ماده 137: ركابهاي جايگاه كار (پلات فورم) بايد از زير تختههاي جايگاه عبور كرده و به طور محكم به آنها بسته شوند.
ماده 138: بيش از دو نفر كارگر نبايد به طور همزمان بر روي جايگاه داربست معلق با راهاندازي دستي كار نمايند.
ماده 139: در مواقعي كه داربست معلق به راه اندازي دستي مورد استفاده قرار نميگيرد، بايد به بدنه ساختمان بسته شود يا به سطح زمين پايين آورده شده و ابزار كار و مصالح از روي آن برداشته شود.
ماده 140: داربست معلق با راه اندازي دستي قبل از بكارگيري بايد به وسيله دو بار بارگيري آزمايشي در مسافت كوتاه آزمايش شود.
در داربستهاي معلق با راه اندازي دستي كه كارگران بر روي جايگاه آن به طور نشسته كار ميكنند،بايد وسايلي پيش بيني شود كه جايگاه را حداقل در فاصله 45 سانتيمتر بدنه ساختمان نگهدارد تا هنگامتكان خوردن داربست، مانع برخوردزانوهايكارگران باديوار گردد.
داربستهاي معلق با راه اندازي ماشيني
ماده142: تيرهاي پيشآمده بايد بامقررات مواد125تا128 و ماده130مطابقتداشته باشند.
ماده 143: در داربست معلق با راه اندازي ماشيني نبايد از كيسههاي شن يا وزنههاي تعادل به عنوان وسايل نگهدارنده و مهار تيرهاي پيش آمده استفاده شود.
ماده 144: فقط كابلهاي آويز فولادي كه با مقررات ماده 131 (ب) منطبق باشند، بايد در داربستهاي معلق با راه اندازي ماشيني بكار برده شوند.
ماده 145:طول كابلهاي تعليق بايد به اندازهاي باشد كه در وضعيتي كه جايگاه در پايينترين حد خود قرار دارد، حداقل دو دور كابل روي هر استوانه باقي بماند.
ماده 146: انتهاي كابلهاي تعليق بايد به طور مطمئني به وسيله گيرهها يا ساير وسايل موثر به ماشين بالابر بسته شوند.
ماده 147: ماشينهاي بالابر داربست بايد طوري ساخته و نصب گردند كه بخش متحرك آنها براي بازرسي به آساني در دسترس باشد.
ماده 148: بدنه ماشينهاي بالابر بايد به وسيله پيچها يا وسايل موثر ديگر به طور مطمئني به تكيهگاهها و دستكهاي جايگاه متصل شود.
ماده 149: وينچها در داربستهاي معلق بايد:
الف – از نوع متوقف كننده اتوماتيك باشند يا
ب – به ضامن، گيره (شيطانك) و يا وسيله قفل كننده موثر ديگر مجهز باشند، به طوري كه جايگاه را بتوان در هر سطحي به طور اطمينان بخشي متوقف نمود و مواقعي كه از كنترل دست رها ميشود، گيره به طور اتوماتيك عمل كند. همچنين زماني كه گيره قبل از پايين آوردن جايگاه، لزوماً از قيد رها ميشود، يك وسيله مناسب ايمني بايد فراهم باشد تا از برگشت وينچ جلوگيري نمايد.
ماده 150: شستي يا اهرم راه اندازي ماشين بالابر بايد به ترتيبي باشد كه وقتي فشار دست از روي آن رها ميشود، موتور فوراً متوقف شده و به طور اطمينان بخشي جايگاه را نگهدارد.
ماده 151: قسمتهاي متحرك ماشين بالابر بايد حداقل يك بار در هفته بازرسي شود.
ماده 152: زماني كه ماشين بالابر جابجا ميشود، بايد قبل از اينكه مجدداً بكار گرفته شود، مورد بازرسي و معاينه كامل قرار گيرد.
ماده 153: جايگاههاي كار بايد با مقررات ماده 135 منطبق باشند.
ماده 154: طول جايگاههاي كار نبايد از 8 متر و عرض آنها از 5/1 متر تجاوز نمايد.
ماده 155: در مواقعي كه كارگران بر روي داربستهاي معلق سنگين كار مينمايند، ايمني كابلهاي تعليق بايد به وسيله قفل كردن وينچها يا طرق موثر ديگر تامين گردد.
ماده 156: بايد از تكان خوردن يا برخورد داربستهاي معلق به بدنه ساختمان به وسيله قيدها، نردههاي حايل و غيره جلوگيري بعمل آيد.
ماده 157: وقتي كه از داربست معلق با راه اندازي ماشيني استفاده نميشود، بايد:
الف – كليه ابزارها و ساير وسايل قابل حمل از روي آن برداشته شوند.
ب – در محل خود به طور اطمينان بخشي ثابت شده و يا به سطح زمين پايين آورده شود.
داربست ديواركوب (Bracket Scaffolds)
تعريف: داربست ديوار كوب تشكيل ميشود از يك سكوي كار كه به شكل بالكن و به وسيله تكيه گاههاي گونيا شكل به بدنه ساختمان متصل و مهار ميگردد.
ماده158: تكيهگاههاي داربست ديواركوب بايد داراي مقاومت كافي و از جنس فلز مناسب بوده و به طور اطمينان بخشي به وسيله پيچ و مهره و واشر به بدنه ساختمان مهار گردند.
ماده 159: داربست ديواركوب فقط بايد مورد استفاده كارگراني از قبيل درودگران، رنگكاران و برق كاران كه به لوازم و تجهيزات سنگيني احتياج ندارند، قرار گيرد.
ماده 160: عرض سكوي كار داربست ديوار كوب نبايد از 75 سانتيمتر بيشتر باشد.
ماده 161: تكيه گاههاي داربست ديواركوب بايد به گونهاي طراحي شوند تا حداقل در مقابل 175 كيلوگرم بار وارده به قسمت جلو آن مقاومت نمايند.
ماده 162: فاصله بين تكيه گاههاي داربست ديواركوب نبايد از 3 متر تجاوز نمايد.
داربست نردباني
ماده 163: داربست نردباني فقط بايد براي كارهاي سبكي به كار روند كه در آنها از مصالح كمي استفاده ميشود و بطور كلي بايد براي انجام كار مورد نظر مناسب باشد (مانند رنگكاري، گچ كاري و امثال آن)
ماده 164: نردبانهاي دو طرفهاي كه براي پايههاي داربست نردباني بكار ميروند ضمن آنكه بايد داراي مقاومت و استحكام كافي باشند، بايد داراي يكي از دو شرط زير نيز باشند:
الف – يا در عمقي از زمين فرو رفته باشند كه بادر نظر گرفتن نوع خاك تعيين ميشود.
ب – يا به شيوهاي روي زير پايهايها يا تختههايي قرار داده شوند كه هر دو پايه هر نردبان روي سطح تراز قرار گيرند. همچنين پايههاي آنها به طور محكمي مهار گردند تا از لغزيدنشان جلوگيري شود.
ماده 165: در مواردي كه از نردبان دو طرفه براي ايجاد داربست استفاده ميشود نبايد ارتفاع داربست از 5/2 متر بيشتر باشد همچنين تخته جايگاه بايد در سطح تراز قرار داده شده و از پله سوم بالاي نردبانها بالاتر قرار نگيرد.
ماده 166: از داربست نردباني نبايد در هر زمان بيش از يك نفر استفاده نمايند.
بخش دوم – نردبان
ماده 167: پايهها و پلههاي نردبان چوبي بايد از چوب مرغوب ساخته شده والياف چوب در جهت طول قطعات باشند. همچنين اجزاء نردبان بايد فاقد هرگونه عيب و ايراد ظاهري از قبيلا ترك، شكستگي و پوسيدگي باشد.
ماده 168: پلههاي نردبان چوبي بايد به صورت كام و زبانه به طور محكم به پايهها متصل گرديده باشند از بكار بردن نردبان چوبي كه پلههاي آن فقط به وسيله ميخ و پيچ به پايههاي متصل شده باشند، بايد خودداري گردد.
ماده 169: پلههاي نردبان فلزي بايد عاج دار باشند تا از لغزش پا بر روي آنها پيشگيري بعمل آيد.
ماده 170: نردبان دو طرفه بايد مجهز به ضامن يا قيدي باشد كه از باز شدن بيش از حد پايهها جلوگيري نمايد. ضمناً در حالت باز نبايد ارتفاع آن از 3 متر بيشتر باشد.
ماده 171: طول نردبان يك طرفه قابل حمل نبايد از ده متر تجاوز نمايد.
ماده 172: پلهها و پايههاي نردبان بايد از مواد روغني و لغزنده عاري باشند.
ماده 173: از رنگ كردن نردبان چوبي كه باعث پوشيده شدن نواقص آن ميگردد، بايد خودداري بعملآيد و براي محافظت آن از پوسيدگي، بايد از موادمحافظ شفافاستفاده شود.
ماده 174: نردبانهاي فلزي بايد به وسيله ضد زنگ يا مواد مناسب ديگر در مقابل خوردگي و زنگ زدگي محافظت شوند، مگر آنكه از فلزات زنگ نزن از قبيل آلومينيوم ساخته شده باشند.
ماده 175: نردباني كه روي يك پايه تك به وسيله اتصال چوبهاي افقي ساخته شود، نبايد مورد استفاده قرار گيرد.
ماده 176: دو نردبان كوتاه نبايد بهم متصل و به جاي نردبان بلند بكار برده شوند.
ماده 177: از افزودن ارتفاع نردبان به وسيله قرار دادن جعبه يا بشكه و نظاير آن در زير پايههاي نردبان بايد خودداري بعمل آيد.
ماده 178: نردبان دو طرفه نبايد با جمع كردن دو ضلع آن بر روي هم، به جاي نردبان يك طرفه بكار برده شود.
ماده 179: لولههاي بالاي نردبان دو طرفه بايد در فواصل مناسب روغنكاري شوند تا حركت آنها به آساني انجام و از شكسته شدن آنها جلوگيري بعمل آيد.
ماده180: از نردباني كه پلههاي آن در رفتهومعيوب است و يا فاقد يكپله است و يا اينكه پايههاي آن داراي نقص، ترك و شكستگي است. به هيچ وجه نبايستي استفاده نمود چنانچه نردبان قابل تعمير نيست، بايد فوراً آن را معدوم نمود تا مورد استفاده كسي قرار نگيرد.
ماده 181: در نردبانهاي ثابت براي هر 9 متر ارتفاع بايد يك پاگرد پيشبيني گردد و هر قطعه از نردبان كه حد فاصل دو پاگرد است بايد به نحوي قرار گيرد كه در امتداد قطعه قبلي نباشد.
ماده 182: نردبان نبايد در جلوي دري كه باز ميشود قرار داده شود، مگر آنكه در قبلاً به طور محكم بسته و قفل شده باشد.
ماده 183: در جايي كه رفت و آمد زياد است و همچنين در ساختمانهاي بيش از دو طبقه، بايد براي بالا رفتن و پايين آمدن از نردبانهاي جداگانه استفاده شود.
ماده 184: از يك نردبان نبايد در هر زمان بيش از يك نفر استفاده نمايد.
ماده 185: در هنگام استقرار نردبان، بايد فاصله بين پايه نردبان تا پاي ديوار تقريباً در حدود يك چهارم طول نردبان اختيار شود.
ماده 186: در مواردي كه امكان تكيه دادن و استقرار نردبان با شيب مناسب و ايمن وجود نداشته باشد، بايد براي جلوگيري از حركت نردبان، تكيه گاه يا پايه آن به طور محكم بسته و يا مهار شود.
ماده187: چنانچه نردبان درمحلي كه احتمال لغزش دارد، قرار داده شود، بايد به وسيله گوه يا كفشكلاستيكي شياردار ياسايروسايل و موانعمشابه، ازلغزش پايهها بررويزمين جلوگيري بعمل آيد. همچنين تكيه گاه نردبان در قسمت بالا نيز بايد داراي استحكام لازم باشد.
ماده 188: طول نردبان بايد طوري انتخاب شود كه پس از استقرار صحيح آن، انتهاي فوقاني آن حدود يك متر از كف محلي كه كارگر در آن پياده ميشود،بالاتر بوده و اين قسمت اضافي فاقد پله باشد. ضمناً قسمت اضافي ميتواند فقط داراي يك ضلع باشد.
ماده 189: از تكيه دادن نردبان به ستون استوانهاي، از قبيل لوله فلزي يا تيرچوبي و غيره و همچنين نبش ديوار بايد جلوگيري بعمل آيد.
ماده 190: كارگران را نبايد به بالا بردن و پايين آوردن بارهاي سنگين يا حجيم به وسيله نردبان وادار نمود.
ماده 191: بالا بردن آسفالت يا قيرداغ به وسيله نردبان مجاز نميباشد.
فصل پنجم - تخريب
بخش اول – عمليات مقدماتي تخريب
ماده 192: قبل از اينكه عمليات تخريب شروع شود، بايد بازديد دقيقي از كليه قسمتهاي ساختمان در دست تخريب بعمل آمده و در صورت وجود قسمتهاي خطرناك و قابل ريزش، اقدامات احتياطي از قبيل نصب شمع، سپر و حايل و ستونهاي موقتي جهت مهار آن قسمتها بعمل آيد.
ماده 193: قبل از شروع كار، جريان برق، گاز، آب و ساير خدمات مشابه با اطلاع و نظارت سازمانهاي مربوطه به طور مطمئن قطع و در صورت نياز به برقراري موقت آنها، اين عمل نيز بايد با موافقت و نظارت سازمانهاي ذيربط و رعايت كليه احتياطات و مقررات ايمني مربوطه انجام گردد.
ماده 194: منطقه خطر در اطراف ساختمان در دست تخريب بايد كاملاً محصور و علامات خطر و هشدار دهنده نصب گردد و از ورود افراد غيرمسئول به منطقه محصور شده جلوگيري بعمل آيد.
ماده 195: در هنگام شب، مرز منطقه محصور شده بايد با نصب چراغهاي قرمز و يا علايم مشخصه ديگر از قبيل تابلوهاي شبرنگ و غيره مشخص گردد.
ماده 196: كليه راههاي ورودي و خروجي ساختمان در دست تخريب به جز راهي كه براي عبور و مرور كارگران و افراد مسئول درنظر گرفته شده، بايد مسدود گردد.
ماده 197: كليه شيشههاي موجود در درها و پنجرهها بايد قبل از شروع عمليات تخريب، درآورده شده و در محل مناسبي انبار گردد.
بخش دوم – اصول كلي تخريب
ماده 198: عمليات تخريب بايد از بالاترين قسمت يا طبقه شروع و به پايينترين قسمت يا طبقه ختم گردد، مگر در موارد خاصي كه تخريب به طور يكجا و استفاده از مواد منفجره در فونداسيون و از راه دور با رعايت كليه احتياطات و مقررات ايمني مربوطه و كسب مجوزهاي لازم انجام و يا از طريق كشيدن با كابل و واژگون كردن و يا از طريق ضربه زدن با وزنههاي در حال نوسان انجام شود.
ماده 199: در مواردي كه عمل تخريب از طريق كشش و واژگون كردن انجام ميشود، بايد از كابلهاي فلزي محكم استفاده شده و كليه كارگران و افراد مسئول در فاصله مناسب و مطمئن و كاملاً دور از منطقه خطر مستقر شوند.
ماده 200: در مواردي كه از وزنههاي در حال نوسان براي تخريب استفاده ميشود بايد در اطرافمحل اصابت وزنه، ميدانعملي به عرض5/1برابر ارتفاع ساختمان درنظر گرفته شود.
ماده 201: وزنههاي در حال نوسان مذكور در ماده فوق بايد به ترتيبي كنترل گردند كه به جز ساختمان در دست تخريب به جاي ديگر اصابت ننمايند.
ماده 202: از تخريب قسمتهايي از ساختمان كه باعث تخريب و ريزش ناگهاني قسمتهاي ديگر ساختمان گردد بايد جلوگيري به عمل آيد.
ماده 203: در پايان كار روزانه، قسمتهاي دردست تخريب نبايد در شرايط ناپايداري كه در برابر فشار باد يا ارتعاشات آسيبپذير باشند، رها گردند.
ماده 204: مصالح و مواد حاصل از تخريب هر قسمت يا طبقه بايد به موقع به محل مناسبي منتقل گردد و از انباشته شدن آن به ترتيبي كه مانع از انجام كار شده و يا استحكام طبقات پايينتر را به خطر اندازد، جلوگيري به عمل آيد.
ماده 205: ميخهاي موجود در تيرها و تختههاي حاصل از تخريب بايد بلافاصله به داخل چوب فرو كوبيده و يا كشيده شوند.
ماده 206: در صورت لزوم، جهت جلوگيري از پخش گرد و غبار ناشي از تخريب، بايد در فواصل زماني مناسب قسمتهاي دردست تخريب به وسيله آب فشان مرطوب گردد.
ماده 207: كليه پرتگاهها و دهانههاي موجود در كف طبقات و ساير قسمتها به استثناء دهانههايي كه براي حمل و انتقال مواد و مصالح حاصل از تخريب و يا لوازم كار مورد استفاده قرار ميگيرند، بايد به وسيله نرده يا حفاظهاي مناسب محصور يا پوشانده شوند.
ماده 208: در محوطه تخريب بايد گذرگاههاي مطمئني براي عبور و مرور كارگران درنظر گرفته شود. اين گذرگاهها بايد روشن و فاقد هرگونه مانع باشد.
ماده 209: بهاستثناء پلكانها، راهروها و نردبانها و درهايي كه براي استفاده كارگران بكار ميرود بايد كليه راههاي ارتباطي ديگر ساختمان در تمام مدت تخريب مسدودگردد.
ماده 210: در محلهاي ورود و خروج كارگران به ساختمان مورد تخريب، بايد راهروهاي سرپوشيده با حداقل سه متر طول و عرض نيم متر بيش از عرض درب ورودي ساخته شود تا از سقوط مصالح بر روي آنان جلوگيري بعمل آيد.
ماده 211: مصالح ساختماني نبايد به وسيله سقوط آزاد به خارج پرتاب شود، مگر آنكه پرتاب از داخل كانالهاي چوبي يا فلزي انجام گيرد.
ماده 212: كانالهاي چوبي يا فلزي كه براي هدايت مصالح به خارج به كار ميرود چنانچه بيش از 45 درجه شيب داشته باشد بايد از چهار طرف كاملاً مسدود باشد، به استثناي دهانههايي كه براي ورود و خروج مصالح تعبيه گرديده است.
ماده 213: دهانه خارجي كانالهاي چوبي يا فلزي بايد مجهز به دريچه محكمي بوده و در هنگام كار به وسيله يك نفر كارگر مراقبت شود و در ساير مواقع درب آن مسدود باشد. همچنين در ابتداي كانالهاي مزبور نيز بايد تدابير و احتياطات لازم براي جلوگيري از سقوط اتفاقي كارگران به داخل دهانه ورودي به كار برده شود.
ماده 214: محل نگهداري ابزار و وسايل ساختماني و ساختمانهاي موقت كارگران بايد در جايي قرار داشته باشند كه در معرض خطر ريزش و يا سقوط مصالح و مواد حاصل از تخريب نباشند.
بخش سوم – تخريب و برچيدن ديوارها
ماده 215: ديوار يا قسمتي از ديوار كه ارتفاع آن بيش از 22 برابر ضخامت آن است، نبايد بدون مهارهاي جانبي آزاد بماند.
ماده 216: براي خراب كردن و برچيدن ديوارهاي نازك و مرتفع و فاقد استحكام كافي به طريق دستي بايد از داربست استفاده شود.
ماده 217: در مواردي كه ديوار از طريق وارد آوردن نيرو و فشار تخريب ميگردد، بايد كليه كارگران و افراد از منطقه ريزش دور نگهداشته شوند.
ماده 218: قبل از خراب كردن هر يك از ديوارهاي داخلي يا خارجي بايد سوراخها و دهانههايي كه تا فاصله سه متر از محل تخريب در كف طبقه قرار دارند، به وسيله مصالح مقاوم به ابعاد كافي پوشانده شوند، مگر آنكه در طبقات پايين مطلقاً كارگري كار نكند و يا راههاي ورود به اين طبقات قبلاً مسدود شده باشد.
ماده 219: ديوارهايي كه براي نگهداري خاك زمين يا ساختمانهاي مجاور ساخته شدهاند، نبايد تخريب گردند مگر آنكه قبلاً آن خاك برداشته شده و يا ساختمان مربوط به وسيله شمع و سپر محافظت شده باشد.
بخش چهارم – تخريب و برچيدن طاقها
ماده220: در طاقهاي ضربي چههنگامي كهسوراخ درآن ايجاد ميشود و چههنگام تخريب آن بايد آجرها و مصالح بين دو تيرآهن تا تكيه گاههاي طاق به طور كامل برداشته شود.
ماده221: هنگام تخريب طاق پس از برداشتن قسمتي از طاق، بايد روي تيرآهن يا تيرچهها بهطور عرضي الوارهايي حداقل به ضخامت 5 سانتيمتر و به عرض 25 سانتيمتر به تعداد كافي گذارده شود تا كارگران بتوانند در روي آنها مستقر شده و به كار خود ادامه دهند.
ماده 222: هنگام تخريب طاق، بايد طبقه زير آن به طوري مسدود شود كه هيچيك از كارگران نتوانند در آن رفت و آمد كنند.
بخش پنجم – تخريب و برچيدن اسكلت فلزي ساختمان
ماده 223: در صورت استفاده از جرثقيل براي پايين آوردن تيرآهنها و قطعات فولادي، مقررات آيين نامه حفاظتي وسايل حمل و نقل و جابجا كردن مواد و اشياء در كارگاهها بايد رعايت گردد.
ماده 224: پس از تخريب و برداشتن طاق اگر نصب جرثقيل ساختماني روي تيرآهن ضروري باشد بايد قبلاً به وسيله الوار تمام اطراف محل نصب جرثقيل به جز قسمتي كه براي حمل وسايل و مواد لازم باشد، پوشانده شده و به طرز محكم و مطمئن استقرار يابد.
ماده 225: هنگام پايين آوردن تيرآهنهاي بريده شده به وسيله جرثقيل، براي حفظ تعادل و جلوگيري از لنگر بار بايد از طناب هدايت كننده نيز استفاده شود.
ماده 226: از آويزان شدن كارگران به كابل دستگاههاي بالابر يا استقرار آنان روي تيرآهنهاي در حال حمل بايد جلوگيري بعمل آيد.
ماده 227: هنگام استفاده از جرثقيل براي حمل كپسولهاي اكسيژن و استيلن بايد از محفظههايي استفاده شود كه اين كپسولها به طور مطمئن در آن مستقر شده باشند.
ماده 228: قبل از بريدن تيرآهن بايد احتياطهاي لازم به منظور جلوگيري از نوسانات آزاد تيرآهن بعد از برش بعمل آيد تا صدمهاي به اشخاص و يا وسايل وارد نيايد.
ماده 229: پايين آوردن تيرآهنهاي بريده شده بايد به طور آهسته انجام شود و انداختن آنها از بالا مطلقاً ممنوع است.
ماده230: هنگامي كهتخريب ساختمان فلزي بدوناستفاده ازجرثقيل انجامميگيرد،بايدقبل از برداشتن تيرآهنها و ستونهاي هر طبقه، كف طبقه بلافاصله زير آن با الوار پوشانيده شود.
بخش ششم – تخريب دودكشهاي بلند، برجها و سازههاي مشابه
ماده 231: دودكشهاي بلند، برجها و سازههاي مشابه، نبايد از طريق انفجار يا واژگوني تخريب شوند، مگر آنكه قبلاً محدوده حفاظت شده و مطمئني با وسعت كافي در اطراف آن درنظر گرفته شده باشد.
ماده 232: در صورتي كه قرار باشد سازههاي مذكور در ماده 231 به طريق دستي تخريب گردد، بايد از داربست استفاده شود.
ماده 233: به تناسب تخريب سازههاي مذكور ازبالا به پايين سكوي داربست نيز بايد به تدريج پايين آورده شود، به ترتيبي كه همواره محل استقرار كارگران مربوطه پايينتر از نقطه بالايي سازه بوده و اين اختلاف ارتفاع كمتر از 50 سانتيمتر و بيشتر از 150 سانتيمتر نباشد.
ماده234: از ايستادن و استقرار كارگران دربالاي سازههايمذكور بايدجلوگيري بهعمل آيد.
ماده 235: مصالح حاصله از تخريب سازههاي مورد بحث بايد از داخل به پايين ريخته شده و براي جلوگيري از تجمع مصالح بايد قبلاً دريچهاي در پايينترين قسمت سازه جهت تخليه آن ايجاد شود.
ماده236: تخليه مصالح مذكور در مادهفوق، فقط بايد پس از توقف كار تخريب انجام شود.
ماده 237: در صورت استفاده از بالابر، تكيه گاه آن بايد مستقل از داربست باشد.
فصل ششم – گودبرداري و حفاري
بخش اول – عمليات مقدماتي گودبرداري و حفاري
ماده238: قبل ازاينكه عملياتگودبرداري و حفاري شروعشود، اقدامات زير بايد انجام شود.
الف – زمين مورد نظر از لحاظ استحكام دقيقاً مورد بررسي قرار گيرد.
ب – موقعيت تاسيسات زيرزميني از قبيل كانالهاي فاضلاب، لوله كشي آب، گاز، كابلهاي برق، تلفن و غيره كه ممكن است در حين انجام عمليات گودبرداري موجب بروز خطر و حادثه گردند و يا خود دچار خسارت شوند، بايد مورد شناسايي قرار گرفته و در صورت لزوم نسبت به تغيير مسير دائم يا موقت و يا قطع جريان آنها اقدام گردد.
ج – در صورتي كه تغيير مسير يا قطع جريان تاسيسات مندرج در بند ب امكانپذير نباشد بايد به طرق مقتضي از قبيل نگهداشتن به طور معلق و يا محصور كردن و غيره، نسبت به حفاظت آنها اقدام شود.
د – موانعي از قبيل درخت، تخته سنگ و غيره از زمين مورد نظر خارج گردند.
هـ – در صورتي كه عمليات گودبرداري و حفاري احتمال خطري براي پايداري ديوارها و ساختمانهاي مجاور در برداشته باشد، بايد از طريق نصب شمع، سپر و مهارهاي مناسب و رعايت فاصله مناسب و ايمن گودبرداري و در صورت لزوم با اجراي سازههاي نگهبان قبل از شروع عمليات، ايمني و پايداري آنها تامين گردد.
بخش دوم – اصول كلي گودبرداري و حفاري
ماده 239: اگر در مجاورت محل گودبرداري و حفاري كارگراني مشغول به كار ديگري باشند، بايد اقدامات احتياطي براي ايمني آنان به عمل آيد.
ماده 240: ديوارههاي هر گودبرداري كه عمق آن بيش از 120 سانتيمتر بوده و احتمال خطر ريزش وجود داشته باشد، بايد به وسيله نصب شمع، سپر و مهارهاي محكم و مناسب حفاظت گردد، مگر آنكه ديوارهها داراي شيب مناسب (كمتر از زاويه پايدار شيب خاكريزي) باشند.
ماده 241: در مواردي كه عمليات گودبرداري و حفاري در مجاورت خطوط راه آهن، بزرگراهها و يا مراكز و تاسيساتي كه توليد ارتعاش مينمايد، انجام شود بايد تدابير احتياطي از قبيل نصب شمع، سپر و مهارهاي مناسب براي جلوگيري از خطر ريزش اتخاذ گردد.
ماده 242: مصالح حاصل از گودبرداري و حفاري نبايد به فاصله كمتر از نيم متر از لبه گود ريخته شود. همچنين اين مصالح نبايد در پياده روها و معابر عمومي به نحوي انباشته شود كه مانع عبور و مرور گردد.
ماده 243: ديوارههاي محل گودبرداري و حفاري در موارد ذيل بايد دقيقاً مورد بررسي و بازديد قرار گرفته و در نقاطي كه خطر ريزش بوجود آمده است، وسايل ايمني نصب و يا نسبت به تقويت آنها اقدام گردد.
الف – بعد از يك وقفه 24 ساعته يا بيشتر در كار.
ب – بعد از هرگونه عمليات انفجاري.
ج – بعد از ريزشهاي ناگهاني.
د – بعد از صدمات اساسي به مهارها.
هـ – بعد از يخبندانهاي شديد.
و – بعد از بارانهاي شديد.
ماده 244: در محلهايي كه احتمال سقوط اشياء به محل گودبرداري و حفاري وجود دارد، بايد موانع حفاظتي براي جلوگيري از وارد شدن آسيب به كارگران پيشبيني گردد. همچنين براي پيشگيري از سقوط كارگران و افراد عابر به داخل محل گودبرداري و حفاري نيز بايد اقدامات احتياطي از قبيل محصور كردن محوطه گودبرداري، نصب نردهها، موانع، وسايل كنترل مسير، علايم هشدار دهنده و غيره انجام شود.
ماده 245: شبها در كليه معابر و پيادهروهاي اطراف محوطه گودبرداري و حفاري بايد روشنايي كافي تامين شود و همچنين علايم هشدار دهنده شبانه از قبيل چراغهاي احتياط، تابلوهاي شبرنگ و غيره در اطراف منطقه محصور شده نصب گردد، به طوري كه كليه عابران و رانندگان وسايل نقليه از فاصله كافي و به موقع متوجه خطر گردند.
ماده 246: قبل از قراردادن ماشين آلات و وسايل مكانيكي از قبيل جرثقيل، بيل مكانيكي، كاميون و غيره و يا انباشتن خاكهاي حاصل از گودبرداري و حفاري و مصالح ساختماني در نزديكي لبههاي گود، بايد شمع، سپر و مهارهاي لازم جهت افزايش مقاومت در مقابل بارهاي اضافي در ديواره گود نصب گردد.
ماده 247: در صورتي كه از وسايل بالابر براي حمل خاك و مواد حاصل از گودبرداري و حفاري استفاده شود، بايد پايههاي اين وسايل به طور محكم و مطمئن نصب گرديده و خاك و مواد مذكور نيز بايد با محفظههاي ايمن و مطمئن بالا آورده شود.
ماده 248: هرگاه ديواري جهت حفاظت يكي از ديوارههاي گودبرداري مورد استفاده قرار گيرد بايد به وسيله مهارهاي لازم پايداري آن تامين شود.
ماده249: درصورتي كه ازموتورهاي احتراق داخلي درداخل گود استفاده شود، بايد با اتخاذ تدابير فني، گازهاي حاصله از كار موتور به طور موثر از منطقه كار كارگران تخليه گردد.
ماده 250: چنانچه وضعيت گود يا شيار به نحوي است كه روشنايي كافي با نور طبيعي تامين نميشود بايد جهت جلوگيري از حوادث ناشي از فقدان روشنايي، از منابع نور مصنوعي استفاده شود.
ماده 251: درصورتي كه احتمال نشت و تجمع گازهاي سمي و خطرناك در داخل كانال وجود داشته باشد بايد با اتخاذ تدابير فني و نصب وسايل تهويه، هواي منطقه تنفسي كارگران به طور موثر تهويه گردد. همچنين در صورت تجمع آب در كانال بايد نسبت به تخليه آن اقدام شود.
ماده 252: درمواردي كه حفاري در زير پياده روها ضروري باشد، بايد جهت پيشگيري از خطر ريزش اقدامات احتياطي از قبيل نصب مهارهاي مناسب با استقامت كافي انجام و با نصب موانع، نردهها و علايم هشداردهنده، منطقه خطر به طور كلي محصور و از عبور و مرور افراد جلوگيري به عمل آيد.
ماده 253: در گودها و شيارهايي كه عمق آنها از يك متر بيشتر باشد، نبايد كارگران را به تنهايي به كار گمارد.
ماده254: درحفاري با بيل و كلنگ بايدكارگران بهفاصله كافي ازيكديگر بهكارگمارده شوند.
ماده 255: در شيارهاي عميق و طولاني كه عمق آنها بيش از يك متر باشد، بايد به ازاء حداكثر هر سي متر طول، يك نردبان كار گذارده شود. لبه بالايي نردبان بايد تا حدود يك متر بالاتر از لبه شيار ادامه داشته باشد.
بخش سوم – راههاي ورود و خروج به محل گودبرداري و حفاري
ماده 256: براي رفت و آمد كارگران به محل گودبرداري بايد راههاي ورودي و خروجي مناسب و ايمن در نظر گرفته شود. در محل گودهايي كه عمق آن بيش از 6 متر باشد، بايد براي هر شش متر يك سكو يا پاگرد براي نردبانها، پلهها و راههاي شيب دار پيشبيني گردد. اين سكوها يا پاگردها و همچنين راههاي شيب دار و پلكانها بايد به وسيله نردههاي مناسب محافظت شوند.
ماده 257: عرض معابر و راههاي شيب دار ويژه وسايل نقليه نبايد كمتر از چهارمتر باشد و در طرفين آن بايد موانع محكم و مناسبي نصب گردد. در صورتي كه اين حفاظ از چوب ساخته شود. قطر آن نبايد از بيست سانتيمتر كمتر باشد.
ماده 258: در محل گودبرداري بايد يك نفر نگهبان مسئول نظارت بر ورود و خروج كاميونها و ماشينآلات سنگين باشد و نيز براي آگاهي كارگران و ساير افراد، علايم هشداردهنده در معبر ورود و خروج كاميونها و ماشين آلات مذكور نصب گردد.
ماده 259: راههاي شيب دار و معابري كه در زمينهاي سخت (بدون استفاده از تختههاي چوبي) ساخته ميشود بايد بدون پستي و بلندي و ناهمواري باشد.
ماده 260: افرادي كه در عمليات گودبرداري و حفاري بكار گرفته ميشوند، بايد داراي تجربه كافي بوده و همچنين افراد ذيصلاح بر كار آنان نظارت نمايند.
بخش چهارم – حفر چاههاي آب و فاضلاب با وسايل دستي
ماده 261: كليه پيمانكاران چاه كن بايد داراي وسايل و ابزار كار سالم و بدون نقص و همچنين وسايل حفاظت فردي طبق ضوابط آيين نامه حفاظتي حفر چاههاي دستي و آيين نامه وسايل حفاظت انفرادي، به ويژه كلاه ايمني، پمپ هوادهي، چكمه لاستيكي، كمربند ايمني و طناب نجات باشند و اين وسايل را در اختيار كارگران خود قرار داده و در مورد كاربرد صحيح آن نظارت نمايند.
ماده 262: افرادي كه در عمليات حفر چاههاي آب و فاضلاب بكار گرفته ميشوند، بايد داراي تجربه كافي در اين امر بوده و پيمانكاران مربوطه بر كار آنان نظارت نمايند.
ماده 263: در انتخاب محل حفر چاه فاضلاب بايد موقعيت چاههاي فاضلاب قديمي مورد توجه قرار گرفته و فاصله چاه جديد با چاه قديم با نظر مهندس ناظر و صاحب كار و يا پيمانكار اصلي صاحب كار به اندازهاي درنظر گرفته شود كه خطر ريزش و مرتبط شدن خودبخود دو چاه وجود نداشته باشد و يا قبل از شروع حفاري، نسبت به تخليه چاه فاضلاب قديمي و پر كردن آن با خاك و شفته يا مصالح مناسب ديگر اقدام گردد.
ماده 264: در هر مرتبه ورود مقني به چاه، بايد بررسي لازم از نظر وجود گازهاي سمي و خطرناك و همچنين كمبود اكسيژن بعمل آيد.
ماده 265: براي پيشگيري از خطرات و عوارض مربوط به كمبود اكسيژن و وجود گازهاي زيان آور و خطرناك، بايد به وسيله پمپ هوادهي نسبت به تهويه هواي چاه اقدام گردد و چنانچه شرايط كار به نحوي باشد كه اقدام فوق كافي و موثر نباشد، بايد كارگر مقني به ماسك تنفسي با هواي فشرده و لوله خرطومي مجهز گردد.
ماده 266: مقني قبل از ورود به چاه بايد طناب نجات و كمربند ايمني را به خود بسته و انتهاي آزاد طناب نجات را در بالاي چاه در نقطه ثابتي محكم نموده باشد.
ماده 267: پس از خاتمه كار روزانه، دهانه چاه بايد به وسيله صفحات محكم، مقاوم و مناسب به نحو ايمن پوشانده شده و علامت گذاري شود.
ماده 268: دهانه چاه بايد به عمق حداقل 5/1 متر با آجر و ملات سيمان طوقه چيني شده و در خاتمه عمليات طوري مسدود و پوشانده شود كه مقاومت كافي در برابر بارهاي وارده و نيز عوامل جوي داشته باشد، همچنين در زمينهايي كه خاك دستي ريخته شده باشد، عمل طوقه چيني بايد بعد از برداشتن خاك دستي انجام شود.
ماده 269: لولههاي فاضلاب بايد از طريق گلدان به چاه مرتبط گردند. همچنين گلدان بايد داراي استحكام كافي بوده و نحوه استقرار آن در دهانه چاه به نحوي باشد كه بتواند فاضلاب را به طور عمودي و در امتداد محور استوانه چاه هدايت و از ريزش آب به ديواره چاه جلوگيري نمايد.
ماده 270: چنانچه دهانه چاه داراي درب باشد، اين درب بايد مجهز به قفل و بست مناسب و مطمئن باشد.
ماده271: براي هرنوع چاه اعم از آب يا فاضلاب بايد لولههواكش مناسب پيشبيني شود.
ماده 272: محل چاه بايد در نقشه نهايي ساختمان دقيقاً مشخص باشد. همچنين در خاتمه عمليات ساختماني برروي محلاحداث يا پوشش دهانهچاه نيزبايدعلايممشخصه نصب گردد.
ماده 273: در عمليات حفر چاه با وسايل دستي، بايد علاوه بر موارد فوق، مفاد آيين نامه و مقررات حفاظتي حفر چاههاي دستي نيز رعايت گردد.
فصل هفتم – ساخت و برپا نمودن اسكلتهاي فلزي و بتني
ماده 274: هنگام برپا نمودن اسكلت فلزي و نصب ستونها، تيرها و خرپاها، تا زماني كه جوشكاري لازم انجام نگرديده و يا حداقل نصف پيچ و مهرهها بسته نشدهاند، نبايد كابل نگهدارنده جرثقيل را از آنها جدا نمود.
ماده 275:قبل از نصب تيرآهن بر روي تيرآهن ديگر، تيرآهن زيرين بايد صددرصد پيچ و مهره و يا جوشكاري شده باشد.
ماده 276: براي بالا بردن تيرهاي آهن و ساير اجزاء اسكلت فلزي، نبايد از زنجير استفاده شود، بلكه بايد كابلهاي فلزي يا طنابهاي محكم و مناسب با ضرائب اطمينان مندرج در «آيين نامه وسايل حمل و نقل و جابجا كردن مواد واشياء در كارگاهها» بكار برده شود. همچنين براي جلوگيري از خمش بيش از حد كابل فلزي، بايد چوب يا مواد مناسب ديگري در بين تيرآهن و كابل قرار داده شود.
ماده 277:تيرها و ستونها بايد بلافاصله پس از نصب و جوشكاري و يا پيچ و مهره شدن از نظر اطمينان به انجام صحيح و كامل كار، مورد بازديد قرار گيرند.
ماده 278:هنگام بالا بردن تيرآهن و ساير اجزاء اسكلت فلزي به وسيله جرثقيل، بايد براي جلوگيري از نوسان شديد آنها و ايجاد حادثه، به وسيله چند رشته طناب و به طور دستي، حركت آنها را كنترل نمود.
ماده 279: در قسمتهاي مناسبي از اجزاء اسكلت فلزي، بايد نقاط اتصال كافي براي قلاب طناب مهار و داربستهاي معلق پيش بيني شود.
ماده 280: در مواقع بارندگي شديد يا وزش بادهاي سخت و يا در مواردي كه به علت ناكافي بودن روشنايي، احتمال خطر حادثه افزايش مييابد، بايد از ادامه عمليات برپايي اسكلت فلزي جلوگيري بعمل آيد.
ماده 281: تيرآهنها و ساير اجزاء اسكلت فلزي در هنگام نصب نبايد آغشته به برف، يخ و ساير مواد لغزنده باشند.
ماده 282: هنگام برپا نمودن اسكلت فلزي بايد از ورود افراد به داخل منطقه خطر جلوگيري بعمل آيد.
ماده 283: جوشكاري الكتريكي اسكلت فلزي به وسيله داربستهاي آويزان كه با كابل نگهداري ميشوند، مجاز نميباشد.
ماده 284: كابلهاي دستگاههاي جوشكاري الكتريكي بايد داراي پوشش عايق مطمئن و بدون زدگي باشند.
ماده 285: كليه اجزاء قالب بتن و هم چنين وسايلي از قبيل جكها، تيرها، شمعها و غيره كه براي پايه گذاري، شمع بندي و مهار كردن قالبها مورد استفاده قرار ميگيرند، بايد واجداستحكام و مقامتكافيبوده و باضريبايمني بارگذاريحداقل5/2طراحي و ساختهشوند.
ماده 286: قالب بتن بايد قبل از بتن ريزي بازديد و نسبت به استحكام و پايداري كليه اجزاءقالب، مهارها و غيره اطمينان حاصل شود تا در موقع بتن ريزي از فرو ريختن قالب پيشگيري بعمل آيد.
ماده 287: در موقع برداشتن قالب بتن بايد از گرفتن كامل بتن اطمينان حاصل گردد و احتياطهاي لازم به منظور حفاظت كارگران از خطر احتمالي سقوط بتن يا قالب بعمل آيد.
ماده 288:در قسمتي كه بتن ريخته ميشود، براي جلوگيري از سقوط چرخ دستي يا فرغون به محل بتنريزي، بايد در كناره آن موانعي تعبيه گردد.
ماده 289:هنگامي كه كارهاي بنايي در طبقات زيرين انجام ميشود، نصب تيرآهن، انجام كارهاي بتني و غيره در طبقات بالاتر در صورتي مجاز خواهد بود كه سقفهاي مربوطه به طور كامل زده شده باشند.
ماده 290: دستگاه بتن ساز بايد مجهز به ضامن باشد تا در هنگام تميز كردن دستگاه، از بكار افتادن اتفاقي آن پيشگيري بعمل آيد.
ماده 291:عمليات برپا نمودن اسكلتهاي فلزي و همچنين اجراي سازههاي بتني از قبيل قالب بندي، آرماتوربندي، ساخت و ريختن بتن در قالبها بايد توسط اشخاص ذيصلاح انجام شود.
فصل هشتم – انبار كردن مصالح
ماده292: درمواردي كه انباركردن موقت مصالح و نخالههايساختماني درمحل عبور و مرور عمومي يا مجاور آناجتناب ناپذير باشد، اينكار با رعايت دقيق مفاد ماده 11 صورت گيرد.
ماده 293: از انبار كردن مصالح ساختماني در نزديكي لبه گودبرداري، دهانه چاه يا هر نوع پرتگاه بايد جلوگيري بعمل آيد.
ماده 294: آجر و سفال نبايد با بيش از دو متر ارتفاع انباشته شود و اطراف آن بايد با موانع مناسب محصور گردد.
ماده 295: از انباشتن مصالحي از قبيل شن، ماسه، خاك و غيره، در كنار تيغهها بايد جلوگيري بعمل آيد. هم چنين در صورت انباشتن مصالح مذكور در كنار ديوارها، بايد به ترتيبي عمل شود كه فشار بيش از حد به ديوار وارد نشود.
ماده 296: انبار شن و ماسه و سنگ بايد مرتباً مورد بازديد قرار گيرد تا در اثر برداشتن، موجبات ريزش آنها بر روي كارگران و ايجاد حادثه فراهم نگردد.
ماده 297: كيسههاي سيمان و گچ و غيره نبايد بيش از ده رديف روي هم چيده شوند، مگرآنكه از اطراف به وسايل مطمئن مهار گردند و در اين صورت نيز بايد در هر پنج رديف كه روي هم چيده ميشوند، يك كيسه از هر طرف عقب نشيني گردد.
ماده 298: هنگام برداشتن كيسهها، هر رديف افقي بايد به طور كامل برداشته شود و سپس از رديف بعدي شروع گردد.
ماده 299: برداشتن مصالح انبار شده بايد از بالاترين قسمت شروع گردد.
ماده 300: الوارها بايد روي چوبهاي عرضي قرار داده شوند، به طوري كه كاملاً روي زمين قرار نگيرند و چنانچه ارتفاع الوارهاي انبار شده از يك متر تجاوز نمايد، در ارتفاع هر يك متر بايد الوارهاي عرضي بين رديفها قرار داده شود.
ماده 301: تيرهاي آهن بايد با ارتفاع كم طوري روي هم انباشته شوند كه امكان غلطيدن آنها نباشد.
ماده 302: ورقهاي فلزي بايد به طور افقي روي هم انباشته شده و ارتفاع آن از يك متر تجاوز ننمايد.
ماده 303: هنگام انبار نمودن لولههاي فلزي، بايد طرفين آنها با موانع مناسب مهار گردد تا از غلطيدن آنها و ايجاد حادثه پيشگيري بعمل آيد.
فصل نهم – مقررات متفرقه
ماده 304: از كار كردن كارگران بر روي بام ساختمانها در هنگام باد، طوفان و بارندگي شديد و يا هنگامي كه سطح بام پوشيده از يخ باشد، بايد جلوگيري بعمل آيد.
ماده 305: از بكار گماردن كارگران بي تجربه و تازه كار بر روي سقفهاي شيب دار بايد جلوگيري بعمل آيد.
ماده 306: در هنگام كار برروي سقفهاي پوشيده از صفحات شكننده مانند صفحات موجدار نورگير و يا ورقهاي آزبست – سيمان (ايرانيت)، بايد از نردبانها يا صفحات كراولينگ با عرض حداقل 25 سانتي متر استفاده شود. تعداد نردبانها يا صفحات كراولينگ بايد حداقل دو عدد باشد تا براي جابجا كردن يكي از آنها، نياز به ايستادن بر روي ورقهاي شكننده نباشد.
ماده 307: در لبه سقفهاي شيب دار بايد موانع مناسب و كافي جهت جلوگيري از لغزش و سقوط كارگر و يا ابزار كار پيشبيني شود.
ماده 308: كارگراني كه بر روي سقفهاي شيب دار با شيب بيش از 20 درجه كار ميكنند بايد مجهز به كمربند ايمني و طناب نجات باشند و در صورت امكان تورهاي حفاظتي در زير محل كار نصب گردد.
ماده 309: ورقهاي مذكور در ماده 306 بايد فاقد هرگونه نقص، ترك و شكستگي بوده و فاصله تكيهگاههاي زير آنبه اندازهاي باشد كهصفحات، تحمل بارهاي وارده را داشته باشند.
ماده 310: معابري كه براي عبور چرخ دستي يا فرغون ساخته ميشوند، بايد داراي سطح صاف باشند و براي عبور هر فرغون حداقل يك متر عرض منظور شود.
ماده 311: از قرار دادن بار، اعمال فشار و تكيه دادن داربست يا نردبان به كارهاي بنايي كه ملات آن هنوز به طور كامل نگرفته و سقف نشده باشد، بايد جلوگيري بعمل آيد.
ماده 312: شعلههاي باز، مشعل، كبريت مشتعل و غيره، نبايد در مجاورت دهانههاي مجاري فاضلاب، خطوط اصلي گاز و مجاري مشابه قرار داده شود.
ماده 313: نصب پلاك سنگي روي نماي ساختمان فقط در صورتي مجاز است كه به وسيله رول پلاك يا وسايل مناسب ديگر به طور محكم و ايمن مهار و از جدا شدن و سقوط آن پيشگيري بعمل آيد.
ماده 314: هنگام پوشش كف اطاقها و سالنها با موكت يا مواد پلاستيكي، استعمال دخانيات بايد اكيداً ممنوع و همچنين كپسولهاي اطفاء حريق مناسب از قبيل نوع پودر شيميايي بايد دردسترس و آماده بكار باشد.
ماده 315: قبل از شروع به كار پوشش كف اطاقها و سالنها با موكت يا مواد پلاستيكي، بايد پنجرهها كاملاً باز و از تهويه طبيعي محل كار اطمينان حاصل شود. ضمناً چنانچه تهويه مصنوعي نيز مورد نظر باشد، بايد مكنده هوا در سمت بيرون پنجره نصب و قبل از شروع كار روشن گردد. استفاده از بنزين و ديگر مواد سريع الاشتعال به عنوان رقيق كننده چسب خطرناك و ممنوع باشد.
ماده 316: جكهايي كه در عمليات ساختماني مورد استفاده قرار ميگيرند، بايد كاملاً سالم و بدون نواقصي از قبيل ترك خوردگي، سائيدگي، پيچيدگي، و غيره باشند همچنين حداكثر ظرفيت جك بايد بر روي آن در محل مناسبي به فارسي حك شده و يا به طرق مناسب ديگري مشخص شده باشد.
ماده 317:جك نبايد بيش از ميزان حداكثر ظرفيت آن بارگذاري شود.
ماده 318: جكي كه نقص فني داشته باشد، بايد به طور مشخص علامت گذاري و از دسترس افراد كارگاه ساختماني خارج گردد.
ماده 319: ظرف محتوي قير داغ نبايد در محوطه بسته نگهداري شود، مگر آنكه قسمتي از محوطه باز بوده و تهويه به طور كامل انجام گيرد.
ماده 320: براي گرم كردن بشكههاي محتوي قير جامد ، بايد ترتيبي اتخاذ گردد كه ابتدا قسمت فوقاني قير در ظرف ذوب شود و از حرارت دادن و تابش شعله به قسمتهاي زيرين ظرف قير در ابتداي كار جلوگيري بعمل آيد.
ماده 321: استفاده از چهارپايههاي كوتاه در عمليات سبك ساختماني و تعميرات جزيي در صورتي مجاز است كه واجد استحكام و سطح اتكاء كافي و مطمئن باشد.
ماده 322: بالا كشيدن اجسام سنگين و حجيم از جمله تيرآهن، قطعات فولادي و غيره به صورت دستي باطناب، كابل و غيره مجازنبوده و بايدازبالابرهايمكانيكي مناسباستفاده شود.
ماده 323: نقل و انتقال كارگران ساختماني در قسمت حمل بار وسايل نقليه موتوري يا به وسيله ساير ماشين آلات ساختماني مجاز نميباشد.
ماده 324: كليه مستحدثات موقت كارگاه از قبيل استراحت گاه، ساختمان اداري، انبار مصالح، راههاي ارتباطي به كارگاه و غيره،بايد داراي استحكام و مقاومت كافي باشند.
اين آيين نامه مشتمل بر 9 فصل و 324 ماده، به استناد مواد 85 و 86 قانون كار جمهوري اسلامي ايران در جلسه مورخ 17/2/81 شورايعالي حفاظت فني مورد بررسي نهايي و تاييد قرار گرفت و در تاريخ 9/6/1381 به تصويب وزير كار و امور اجتماعي رسيد.